responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 107

اى قوم، اگر ما را يارى كنيد حرمتداران دين را يارى داده‌ايد و اگر ما را وا نهيد، بى‌حميّتى كرده باشيد.

[پاسخ عبد اللّه بن عمر به معاويه‌]

همان راوى گويد:

ابن عمر به او پاسخ داد:

«اما بعد، نظرى كه تو را به طمع بستن در من برانگيخته همان نظر و ديدگاهى است كه كار تو را بدين وضع كشانده و چنينت كرده است. من كه على را با مهاجران و انصار، و طلحه و زبير، و عايشه، مادر مؤمنان، وا گذاشتم (و در آن ماجرا مداخله‌اى نكردم) اينك از تو پيروى كنم‌[1]؟! اما اين كه ادعا كردى من بر على طعنى زده‌ام، به جان خودم كه من در ايمان و هجرت و پايگاه والاى او نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و در هم شكستن مشركان، همپايه او نيستم. ولى امرى پيش آمد كه در زمان پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله سابقه‌اى روشنگر براى آن نداشتم (و از وقوف بر حقيقت آن درماندم و ناگزير دست نگاه داشتم‌[2]. با خود گفتم اگر اين پيشامد درست باشد من (با عدم مداخله خود فقط) فضلى را ترك كرده و از هدايتى وامانده‌ام و اگر گمراهى و خطا باشد از شرى نجات يافته‌ام. (اى معاويه) خود را از ما كنار بدار[3].» آنگاه به ابن ابى غزيّه كه پدرش مردى پارسا و خود بهترين شاعر قريش بود، گفت: به اين مرد پاسخى گوى. و او سرود:

شعر ابن ابى غزيّه‌

معاوى لا ترج الّذى لست نائلا

و حاول نصيرا غير سعد بن مالك‌[4] ...


[1] متن« و اتّبعتك» و در اصل‌[ و اتبعك‌].

[2] متن« ... الىّ فيه عهد، ففزعت فيه الى- الوقوف» و در شنهج به تحريف و نقص‌[ و لكن عهد الى فى هذا الامر عهد ففزعت فيه الوقوف‌].

[3] متن از روى شنهج« فأغن عنّا نفسك» و گفته خداى تعالى است كه فرمايد« لن يغنوا عنك من اللّه شيئا» و در اصل‌[ فاعزل عنا نفسك‌].

[4] آنچه در صفحه 106 گذشت.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست