(يا دستگيرى از مستمندان) را وسيله براى منتگذارى قرار دهند
(و باين كار بر مردم يا بر خويشان و مستمندان منت گذارند)؟ عرضكردند: اى امير
مؤمنان اين جريان چه وقت خواهد بود؟ فرمود: آن وقتى كه زنان (بر مردان) تسلط
يابند، و كنيزكان را (بر كارها) تسلط دهند، و كودكان را فرمانروائى دهند.
26- محمد بن جعفر عقبى
در حديثى مرفوع روايت كرده كه امير مؤمنان عليه السّلام خطبهاى ايراد فرمود و در
آن خداى را ستايش و ثناء كرد سپس فرمود:
اى گروه مردم آدم (ابو
البشر) فرزند بنده و يا كنيزى بجاى ننهاده و مردم همگى آزاد (خلق شده) اند، ولى
خداوند برخى از شما را زير دست ديگرى قرار داده پس هر كه آزمايش و بلاء (و
سابقهاى از نظر جهاد اسلام) داشته و در كار خير شكيبائى ورزيده نبايد بر خداى عز
و جل منتى داشته باشد آگاه باشيد كه اينك چيزى (از اموال) براى ما فراهم شده و ما
در مورد (تقسيم) آن برابر تقسيم ميكنيم و فرقى ميان سياه پوست و سرخ پوست نگذاريم.
مروان رو بطلحه و زبير كرده گفت: از اين سخن مقصودى جز شما دو نفر ندارد، پس امير
مؤمنان (دست بكار تقسيم شد) و بهر يك نفر سه دينار داد، (تا رسيد) بمردى از انصار
(باو) نيز سه دينار داد، و پس از او غلام سياهى آمد حضرت باو نيز سه دينار داد،
مرد انصارى گفت:
اى امير مؤمنان اين
غلامى است كه من ديروز او را آزاد كردم بمن و او برابر ميدهى؟ فرمود: من در كتاب
خدا نگريستم و نديدم كه فرزندان اسماعيل بر فرزندان اسحاق برترى و فضيلتى داشته
باشند.
(مجلسى (ره) گويد: شايد
غلام مزبور از بنى اسرائيل بوده چنانچه اغلب اين طور بوده).