باشد بلكه بدست خداى تبارك و تعالى است، گفت: اى محمد دلم
بتوبه راضى نمىشود ولى (شقّ دوم سخن تو را اختيار ميكنم و) از پيش تو كوچ ميكنم،
پس مركب خويش را طلبيد و سوار شده براه افتاد و همين كه به پشت شهر مدينه رسيد
سنگى بسر او آمد و سرش را درهم خرد كرد و پس از آن به پيغمبر (ص) وحى رسيد:
«خواهندهاى عذابى را درخواست كرد كه رسيدنى است، براى كافران (بولايت على) كه
جلوگير ندارد، از جانب خداى صاحب عروجها» (سوره معارج) راوى گويد: بامام عرضكردم:
قربانت ما اين آيه را اين گونه نميخوانيم؟ فرمود: بخدا اين گونه جبرئيل آن را بر
محمد (ص) نازل فرمود، و بخدا بهمين نحو در مصحف فاطمه عليها السّلام ثبت است، رسول
خدا (ص) بمنافقانى كه در گردش بودند فرمود بنزد رفيقتان برويد كه آنچه را خود
خواسته بود بنزدش آمد، و خداى عز و جل فرمود: «و خود (اين چنين) درخواست انجام كار
را خواستند و نوميد است هر زورگوى ستيزهجوى» (سوره ابراهيم آيه 15).
[تأويل آياتى از قرآن
حكيم]
19- محمد بن مسلم از
امام باقر عليه السّلام روايت كند كه در معناى گفتار خداى تعالى:
«بواسطه اعمال و كردار
مردم فساد و تباهى در خشكى و دريا نمودار شد» (سوره روم آيه 41) فرمود: بخدا سوگند
اين در وقتى شد كه انصار مدينه (در پاسخ مهاجرينى كه در مدينه براى غصب خلافت على
عليه السّلام جمع شده بودند) گفتند: از ما اميرى باشد و از شما نيز اميرى (و هر
كدام براى خود اميرى انتخاب ميكنيم، يعنى با اين شعار غلط و ناحق شالوده خودسرى و
مخالفت با دستورات خدا و رسول او (ص) آشكار شد و در نتيجه فساد و تباهى در مردم
نمودار گشت).
20- ميسر گويد: بامام
باقر عليه السّلام گفتم (معناى) گفتار خداى عز و جل (چيست كه فرمايد):
«فساد نكنيد در روى زمين
پس از اصلاح آن» (سوره اعراف آيه 56) فرمود: اى ميسر زمين فاسد