نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 97
بىواسطه اين كار را ميكرد، راه ايمان مردم باو نزديكتر ميشد،
بمن فرمود: واى بر تو! چگونه پنهان گشته بر تو كسى كه قدرتش را در وجود خودت بتو
ارائه داده است، پيداشدنت بعد هيچ بودنت، بزرگساليت بعد كودكى، نيرومنديت بعد
ناتوانى و ناتوانيت پس از نيرومندى، بيماريت بعد تندرستى و تندرستيت پس از بيمارى،
خرسنديت بعد از خشم و خشمت پس از خرسندى، و اندوهت بعد از شادى و شاديت پس از
اندوه دوستيت بعد دشمنى و دشمنيت پس از دوستى تصميمت بعد درنگت و درنگت پس از
تصميم، خواهشت بعد از نخواستن و نخواستنت پس از خواهش، تمايلت بعد هراست و هراست
پس از تمايل. اميدت بعد از نوميدى و نوميديت پس از اميد، بخاطر آمدنت آنچه در ذهنت
نبود و ناپيدا گشتن آنچه يك ميدانى از ذهنت، بهمين نحو پشت سر هم قدرت خدا را كه
در وجودم بود و نميتوانستم انكار كنم برايم ميشمرد كه معتقد شدم بزودى در اين
مباحثه بر من غالب خواهد شد.
شرح
- از اين احتجاج پيداست
كه ابن ابى العوجاء دهرى بوده و بخدا و معاد اعتقاد نداشته است امام (ع) در مرحله
اول او را از انكار بشك و ترديد وارد ساخت و فرمود، اگر خدا و معاد و پاداش و
كيفرى باشد مسلمين از عذاب و دوزخ نجات يافته و شما گرفتاريد و اگر پاداش و كيفرى
نباشد مسلمين زيانى نبرده و با شما برابرند زيرا كه هر دو زندگى كرديد و نابود
شديد سپس براى اثبات وجود صانع و ظهور و آشكارى او آثار قدرتش را در وجود شخص ابن
ابى العوجاء كه از همه چيز باو نزديكتر است گواه ميگيرد باين بيان كه پيدا شدن
انسان و پيرى و ناتوانى و شادى و خشم و دهها حالت ديگرى كه يكى پس از ديگرى بر
انسان عارض مىشود خود انسان ميداند كه از اختيار او خارجست و خود او علت اين
حوادث و آثار نيست و علت ديگرى جز اراده و مشيت قادرى حى و مدرك ندارد پس چگونه
پنهانست كسى كه آثار قدرتش ساعت بساعت در جان انسان هويدا و روشن است.
راوى گويد روز ديگر ابن
ابى العوجاء برگشت و در مجلس امام صادق عليه السلام خاموش نشست و دم نميزد، امام
فرمود: گويا آمدهاى كه بعضى از مطالبى را كه در ميان داشتيم تعقيب كنى؟ گفت: همين
را خواستم
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 97