نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 87
از او نپذيرفت همانا حكم خدا را سبك شمرده و ما را رد كرده
است و آنكه ما را رد كند خدا را رد كرده و اين در مرز شرك بخدا است. گفتم: اگر هر
كدام از آن دو يكى از اصحابمان را (از شيعيان) انتخاب كرده، بنظارت او در حق خويش
راضى شد و آن دو در حكم اختلاف كردند و منشأ اختلافشان، اختلاف حديث شما بود،
فرمود: حكم درست آنست كه عادلتر و فقيهتر و راستگوتر در حديث و پرهيزكارتر آنها
صادر كند و بحكم آن ديگر اعتنا نشود. گفتم: اگر هر دو عادل و پسنديده نزد اصحاب
باشند و هيچ يك بر ديگرى ترجيح نداشته باشد، چه كنند؟ فرمود: توجه شود بآن كه مدرك
حكمش حديث مورد اتفاق نزد اصحاب باشد بآن حديث عمل شود و حديث ديگرى كه تنها و غير
معروف نزد اصحابست رها شود زيرا آنچه مورد اتفاق است ترديد ندارد و همانا امور بر
سه قسمند: 1- امرى كه درستى و هدايت آن روشن است و بايد پيروى شود. 2- امرى كه گمراهيش
روشن است و بايد از آن پرهيز شود. 3- امرى كه مشكل و مشتبه است و بايد دريافت
حقيقت او بخدا و رسولش ارجاع شود، پيغمبر (ص) فرموده است: حلالى است روشن و
حراميست روشن و در ميان آنها اموريست مشتبه (پوشيده و نامعلوم) كسى كه امور مشتبه
را رها كند از محرمات نجات يابد و هر كه مشتبهات را اخذ كند مرتكب محرمات هم گردد
و ندانسته هلاك شود. گفتم اگر هر دو حديث مشهور باشند و معتمدين از شما روايت كرده
باشند؟ فرمود: بايد توجه شود، هر كدام مطابق قرآن و سنت و مخالف عامه باشد اخذ
شود، و آنكه مخالف قرآن و سنت و موافق عامه باشد رها شود. گفتم: قربانت بمن
بفرمائيد اگر هر دو فقيه حكم را از قرآن و سنت بدست آورده باشند، ولى
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 87