نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 81
اول- شخص منافقى كه تظاهر بايمان ميكند و اسلام ساختگى دارد و
از عمدا دروغ بستن به پيغمبر پروا ندارد و آن را گناه نميشمارد، اگر مردم بدانند
كه او منافق و دروغگو است از او نميپذيرند و تصديقش نميكنند ليكن مردم ميگويند اين
شخص همدم پيغمبر بوده و او را ديده و از او شنيده است مردم از او اخذ كنند و از
حالش آگهى ندارند در صورتى كه خداوند پيغمبرش را از حال منافقين خبر داده و ايشان
را توصيف نموده و فرموده است (3 سوره 63) «چون ايشان را ببينى از ظاهرشان خوشت آيد
و اگر سخن گويند بگفتارشان گوش دهى» منافقين پس از پيغمبر زنده ماندند و برهبران
گمراهى و كسانى كه با باطل و دروغ و تهمت مردم را بدوزخ خوانند پيوستند و آنها
پستهاى حساسشان دادند و بر گردن مردمشان سوار كردند و بوسيله آنها دنيا را بدست
آوردند زيرا مردم همراه زمامداران و دنبال دنيا ميروند مگر آن را كه خدا نگهدارد
اين بود يكى از چهار نفر.
دوم- كسى كه چيزى از
پيغمبر (ص) شنيده و آن را درست نفهميده و بغلط رفته ولى قصد دروغ نداشته آن حديث
در دست او است، بآن معتقد است و عمل ميكند و بديگران ميرساند و ميگويد من اين را
از رسول خدا (ص) شنيدم. اگر مسلمين بدانند كه او بغلط رفته نمىپذيرندش و اگر هم
خودش بداند اشتباه كرده و آن را رها ميكند.
سوم- شخصى كه چيزى از
پيغمبر (ص) شنيده كه بآن امر ميفرمود سپس پيغمبر از آن نهى فرموده و او آگاه نگشته
يا نهى چيزى را از پيغمبر شنيده و سپس آن حضرت بآن امر فرموده و او اطلاع نيافته
پس
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 81