نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 352
قبول ندارند ديده مىشود، بعقيده ما شيعيان علم بواقع و حقيقت
در درجه اول مختص بخدايتعالى و در درجه دوم بمقدار احتياج بشر براى الهامگيرندگان
از منبع علم او يعنى انبياء و اوصياء است، اينست كه قرآن كريم ميفرمايد (22 سوره
4) «اگر اين قرآن از جانب غير خدا ميبود در آن اختلاف بسيارى مييافتند».
ترجمه بقيه حديث: بعقيده
شما علمى كه اختلافى در آن نيست نزد اوصياء است، اكنون بفرمائيد:
چگونه آن را ميدانند و
بدست مىآورند؟ فرمود: همچنان كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ميدانست (يعنى
همه بالهام و وحى خدا ميدانند) جز اينكه ايشان آنچه را پيغمبر ميديد نمىبينند،
زيرا او پيغمبر بود و ايشان محدثند و پيغمبر (در معراجهاى خود) بر خداى عز و جل
وارد ميشد و وحى را ميشنيد و ايشان نميشنوند، آن مرد گفت: راست گفتى پسر پيغمبر،
اكنون مسأله مشكلى از شما ميپرسم! بفرمائيد كه اين علم بدون اختلاف، چرا هميشه
آشكار نشود، چنانچه با پيغمبر آشكار ميگشت (چرا اوصياء گاهى تقيه ميكنند و واقع را
بىپرده نميگويند چنانچه پيغمبر ميگفت) پدرم خنديد و فرمود: خداى عز و جل نخواسته
كه بر علم او اطلاع پيدا كند مگر كسى كه در ايمان بخدا امتحانش را داده باشد، چنان
كه خدا برسولش حكم فرموده بود كه بر آزار قومش صبر كند و جز بفرمان خدا با ايشان
مبارزه نكند، پيغمبر چه اندازه پنهانى دعوت كرد تا باو دستور رسيد (94 سوره 15)
«آنچه را مأموريت دارى آشكار كن و از مشركين روى برگردان» (پس پيغمبر هم مانند
اوصياء گاهى علمش را آشكار نميكرد).
بخدا سوگند، اگر پيغمبر
پيش از اين دستور هم دعوتش را آشكار ميكرد در امان بود ولى نظر او اطاعت امت بود و
از مخالفتشان بيم داشت كه از دعوت آشكار باز ايستاد.
دلم ميخواست با چشمت
مهدى اين امت (امام دوازدهم) را ميديدى در حالى كه فرشتگان، ارواح كفار مرده را با
شمشير آل داود بين زمين و آسمان، عذاب ميكنند و ارواح زندگان مانند ايشان را (كه
در
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 352