نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 232
است كه حق را بپذيرد و گردن نهد و در مقام لجاج و عناد
برنيايد. و اگر از انصراف و ظهور لفظ معرفت صرف نظر كنيم شناسائى هر مطلب حقى را
شامل شود و موضوع جاهل قاصر و مقصرى كه فقها گويند پيش آيد.
2-
عبد الاعلى گويد: از
امام صادق (ع) پرسيدم كسى كه چيزى را نشناسد مسئوليتى دارد؟ فرمود: نه (زيرا
مؤاخذه غافل عقلا قبيح است).
3-
و فرمود: هر چه را خدا
از بندگان پوشيده داشته از گردن ايشان ساقط است (پس هر كه چيزى را نداند باكى بر
او نيست بشرط اينكه در تحصيلش مقصر نباشد).
4-
حمزة بن طيار گويد: امام
صادق (ع) بمن فرمود بنويس، سپس برايم املا كرد: از عقيده ماست كه خدا نسبت بآنچه
ببندگان داده و بايشان معرفى كرده احتجاج كند. بسوى ايشان پيغمبر فرستاده و
برايشان كتاب نازل كرده كه در آن امر فرموده و نهى نموده، بنماز و روزه امر فرموده
(روزى بين الطلوعين در وادى معرس) پيغمبر (ص) را از انجام نماز خواب ربود (و نماز
صبحش قضا شد) خدايش فرمود: من ترا بخواب برم و من ترا بيدار كنم هر وقت از خواب
برخاستى نماز بخوان تا مردم بدانند اگر از نماز خوابشان ربود بايد چه كنند، چنان
نيست كه ايشان گويند: چون پيغمبر از نماز خوابش ربود، هلاك گشت و هم چنين است
موضوع روزه (خداى تعالى فرمايد) من مريضت ميكنم و من بهبودت ميدهم. چون شفايت
بخشيدم روزه را قضا كن، سپس امام صادق (ع) فرمود: همچنين در هر چيز (از اوامر خدا)
كه بنگرى هيچ كس را در تنگى و فشار نمىبينى، كسى را نمىبينى جز اينكه خدا بر او
حجت دارد و خدا را نسبت بكار او مشيت است،
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 232