نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 167
2-
جابر گويد: از امام باقر
(ع) مطلبى از توحيد پرسيدم، فرمود: خدائى كه اسماءش كه بآنها خوانندش، پرخير و
بركت است و در علو حقيقتش تعالى دارد، يكتاست، در حال يكتائى خودش (كه چيزى با او
نبود) بيگانه دانستن خود منفرد بود [در يكتائى منفرد است، يكتاى ديگرى چون او
نيست] سپس اين توحيد را ميان خلقش جارى ساخت پس او، يكتا، صمد، قدوس است، همه چيز
پرستشش كند و بسوى او نياز برد و علمش همه چيز را فرا گرفته است.
(كلينى فرمايد:) اينست
معنى صحيح در تاويل صمد نه آنچه مشبهه معتقد شدهاند كه تاويل صمد: توپرى است كه
جوف ندارد، زيرا كه توپرى صفت جسم است و خداى جل ذكره از آن برتر است او بزرگتر و
والاتر است از اينكه اوهام بوصفش رسد يا حقيقت عظمتش درك شود و اگر تأويل صمد كه
صفت خداى عز و جل است توپر باشد بر خلاف گفته خداى عز و جل است كه فرموده: چيزى
مانند او نيست، زيرا توپرى صفت اجساميست كه پرند و جوف ندارند مثل سنگ و آهن و
ساير چيزهاى توپر بىجوف، مقام خداى از اين صفت بسيار بلند است.
اما اخبارى كه در اين
باره وارد شده است خود امام (ع) داناتر است بگفته خويش و اينكه (در دو روايت
مزبور) فرمود صمد بمعنى سيد مورد نياز است معنائيست صحيح و موافق گفتار خداى عز و
جل «چيزى مانند او نيست» و در لغت هم مصمود بمعنى مقصود است.
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 167