اين است وضع عيسى (ع) نزد خدا نظير وضع آدم
است كه خدا او را از خاك آفريد و به او فرمان بودن و شدن داد. ما درباره آفرينش
انسان چند شب به تفصيل در اينجا، به مناسبت آياتى كه اولين گروه آيات در اين زمينه
بود؛ بحث كرديم. اين آيه به همان بحث اشاره دارد؛ يعنى اينكه آفرينش عيسى بدون
داشتن پدر يك پديده اعجازآميز است؛ چيزى شبيه پيدايش خود انسان نخستين كه يك پديده
بىسابقه بود. همانطور كه پيدايش انسان نخستين يك پديده نو و بىسابقه بود كه به
اراده خداوند رخ داد، پيدايش عيسى از مادر، بدون داشتن پدر، يك پديده بىسابقه و
بىنمونه است كه نمونه دومى ندارد؛ اعجازآميز است، اما در برابر قدرت معمار طبيعت
و جهان، امرى عادى است. چون او، كه اصل جهان را پديد آورده، از پديد آوردن
نمونههاى استثنايى به منظور خاص و براى هدفهاى خاص هرگز عاجز و ناتوان نيست. بحث
درباره اين مسايل اصلا درست نيست بايد درباره مسأله خدا بحث كرد. بايد ديد ما چه
برداشتى از خدا داريم.
آيا او خدايى است كه دستش در برابر قوانين طبيعت بسته است يا خدايى
است كه دستش در برابر قوانين طبيعت بسته نيست؟ او خود آفريدگار اين قانون است.
آفريدگار قانونمندىها. اسير قانونمندىها نيست. در باب اين اصول به مناسبتهاى
مختلف و در بعضى موارد به تفصيل بحث كردهايم. بنابراين، به اين مسيحيان كه پيدايش
عيساى بدون پدر را بزرگ كردهاند و گفتهاند حالا كه عيسى بدون پدر به دنيا آمده
حتما خود خدا پدر اوست، و ميان عيسى و خدا يك نوع رابطه خويشاوندى خاص، رابطهاى