ميان چه كسانى روى داده است؟ آنجا كه پيروان
يك آيين با پيروان آيين ديگر درمىآويختند. الان در كشورهاى دنياى مرسوم و بهخصوص
در كشورهاى اسلامى، از چه عاملى بيش از هر عامل ديگر به عنوان وسيله تفرقه و جدايى
و سرگرم كردن و مشغول كردن گروهها به نبرد با يكديگر استفاده مىشود؟ از عامل
مذهب! انسان مسلكى و مذهبى، داراى احساسات و عاطفهاى گرم نسبت به مذهب و مسلك خود
است. اين خصلت و گرماى عاطفه، كه يك نيرو و انرژى است، وقتى در خدمت رهبرى راستين
قرار بگيرد، شكوفا، اثردار و سعادتآفرين مىشود و آباد كننده دنيا و آخرت است.
همين انرژى اگر به چنگ دشمن بيفتد عامل تخريب است؛ درست مثل نيروى اتم است كه بايد
ديد در دست كيست و در چه جهتى به كار مىرود.
اما چه بايد كرد؟ بايد فكرى كرد. به نظر من، از جمله مسائلى كه به
عنوان يك مسأله اساسى در جامعهشناسى مذهبى- آنچه من الان پيشنهاد مىكنم صرفا از
ديد علمى است و نه حتى از ديد اسلامى خاص- جا دارد با ديد علمى و دقيق مورد بررسى
قرار گيرد همين مطلب است. باشد كه راههاى جالب و مؤثرى براى پيشگيرى از آسيب رسيدن
به چنين گوهرى گرانبها، يعنى ايمان، آن هم ايمان مذهبى، كشف كنيم. البته، در همين
بحثهايى كه داريم، من به راهى كه خود اسلام عرضه كرده اشاره خواهم كرد. فكر مىكنم
تا امروز هم در جامعههايى كه من مىشناسم و كم و بيش از اوضاعشان باخبر هستم،
بدون شك عموما همين راه توضيه مىشود.