نام کتاب : ولايت فقيه نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 2
مفهوم «ولايت مطلقه فقيه» هيچگونه تحوّل يا
تغييرى- كه برخى گمان بردهاند- در هيچ دورهاى رخ نداده و از روز نخست تاكنون با
يك مفهوم مطرح بوده است.
شيخ الفقهاء و المتكلّمين، ابو عبد اللّه مفيد (وفات 413) در كتاب
فقهى معروف خود «المقنعة» در باب امر به معروف و نهى از منكر فرموده:
«اجراى حدود و احكام انتظامى اسلام را، كه وظيفه سلطان اسلام است و
در عصر حضور بر دست امامان معصوم و نايبان خاص آنان اجرا مىگردد، در دوران غيبت،
به فقهاى شيعه واگذار كردهاند (فؤّضوا الى فقهاء شيعتهم) تا در صورت امكان و با
پشتوانه مردمى، مسؤوليّت اجرايى آن را عهدهدار باشند»[1].
شيخ الطائفه ابو جعفر طوسى (وفات 460) در كتاب «النهاية» باب جهاد و
سيره امام گويد:
«اجراى حدود و احكام انتظامى اسلام، براى هيچكس روا نباشد، جز سلطان
وقت كه از جانب خداوند معرّفى شده يا كسى كه از جانب او منصوب گرديده باشد ... تا
آنجا كه مىگويد ... و قد فوّضوا ذلك الى فقهاء شيعتهم فى
حال لا يتمكّنون فيه من تولّيه بأنفسهم ...»[2].
فقيه نامى حمزه بن عبد العزيز معروف به سلّار ديلمى (وفات 469) گويد:
فقد فوّضوا عليهم السّلام الى الفقهاء إقامة الحدود و الأحكام بين
الناس بعد أن لا يتعدّوا واجبا و لا يتجاوزوا حدا و أمروا عامّة الشيعة بمعاونة
الفقهاء على ذلك، ما استقاموا على الطريقة و لم يحيدوا ...»[3].
امامان معصوم عليهم السّلام اجراى حدود و احكام انتظامى اسلام را، به
فقها واگذار نمودهاند و عموم شيعيان را به كمك و مساعدت آنان دستور دادهاند،
مادام كه بر طريقه حقّ استوار باشند.
علّامه ابن المطهر حلّى (وفات 171) در كتاب «قواعد الأحكام» در باب
جهاد گويد:
اجراى احكام انتظامى اسلام- كه در عصر حضور وظيفه امام معصوم