حكومت در چارچوب احكام فرعيه الهيه است،
بايد عرض حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضه به نبى اسلام (صلى الله عليه و آله و
سلم) يك پديده بى معنى و محتوا باشد. اشاره مى كنم به پيامدهاى آن كه هيچ كس نمى
تواند ملتزم به آنها باشد؛ مثلا خيابانكشىها كه مستلزم تصرف در منزلى است يا
حريم آن است، در چارچوب احكام فرعيه نيست؛ نظام وظيفه و اعزام الزامى به جبهه ها و
جلوگيرى از ورود و خروج ارز و جلوگيرى از ورود يا خروج هر نحو كالا و منع احتكار-
در غير دو سه مورد- و گمركات و ماليات و جلوگيرى از گرانفروشى، قيمتگذارى و
جلوگيرى از پخش مواد مخدر و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلى، حمل اسلحه
به هر نوع كه باشد و صدها امثال آن، كه از اختيارات دولت است، بنابر تفسير شما،
خارج است و صدها امثال اينها. بايد عرض كنم حكومت كه شعبهاى از ولايت مطلقه رسول
الله (صلى الله عليه و آله و سلم) است، يكى از احكام اوليه اسلام است و مقدم بر
تمام احكام فرعيه- حتى نماز و روزه و حج- است. حاكم مى تواند مسجد يا منزلى را كه
در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند. حاكم مى تواند مساجد
را در موقع لزوم تعطيل كند و مسجدى كه ضرار باشد در صورتى كه رفع، بدون تخريب
نشود، خراب كند. حكومت مىتواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است، در
موقعى كه آن قرارداد، مخالف مصالح كشور و اسلام باشد، يك جانبه لغو كند و مىتواند
هر امرى را چه عبادى و يا غير عبادى كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن،
مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مىتواند از حج كه از فرايض مهم الهى است،
در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست، موقتاً جلوگيرى كند.[1]