responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ولايت فقيه سايه حقيقت عظمى نویسنده : دفتر پژوهش فرهنگى فخر الائمه (ع)    جلد : 1  صفحه : 227

دستشان در آن گشاده است. مردم بنده ايشانند و قدرت دفاع از خود را ندارند. يك حاكم ديكتاتور و كينه ورز و بدخواه است؛ و حاكم ديگر بيچارگان را مى‌كوبد و به آنها قلدرى و سختگيرى مى‌كند؛ و آن ديگر فرمانروايى مسلط است كه نه خدا را مى‌شناسد و نه روز جزا را. شگفتا! و چرا نه شگفتى، كه جامعه در تصرف مرد دغلباز ستمكارى است كه مأمور مالياتش ستم ورز است؛ و استاندارش نسبت به اهالى ديندار نامهربان و بى‌رحم است. خداست كه در مورد آنچه در باره‌اش به كشمكش برخاسته‌ايم حكومت و داورى خواهد كرد؛ و درباره آنچه بين ما رخ داده با رأى خويش حكم قاطع خواهد كرد.

خدايا، بى‌شك تو مى‌دانى آنچه از ما سر زده رقابت در به دست آوردن قدرت سياسى نبوده؛ و نه جستجوى ثروت و نعمتهاى ناچيز دنيا؛ بلكه براى اين بوده كه اصول و ارزشهاى درخشان دينت را بنماييم و ارائه دهيم؛ و در كشورت اصلاح پديد آوريم؛ و بندگان ستمزده‌ات را ايمن و برخوردار از حقوق مسلمشان گردانيم؛ و نيز تا به وظايفى كه مقرر داشته‌اى و به سنن و قوانين و احكامت عمل شود.

بنا بر اين، شما (گروه علماى دين) اگر ما را در انجام اين مقصود يارى نكنيد و حق ما را از غاصبان نستانيد؛ ستمگران بر شما چيره شوند و در خاموش كردن نور پيامبرتان بكوشند. خداى‌يگانه ما را كفايت است؛ و بر او تكيه مى‌كنيم؛ و به سوى او رو مى‌آوريم. و سرنوشت به دست او و بازگشت به اوست.[1]


[1] - امام خمينى، كتاب ولايت فقيه، ص 107

نام کتاب : ولايت فقيه سايه حقيقت عظمى نویسنده : دفتر پژوهش فرهنگى فخر الائمه (ع)    جلد : 1  صفحه : 227
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست