نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 283
عدم توجه نسبت به شناخت نيازها، شرايط،
مقتضيات عصر و جامعهى مورد سرپرستى، هميشه علت بوجود آمدن اشكالاتى بوده كه اگر
درست تبيين شود و نحوهى ارتباط آن با احكام التزامى و فقه سنتى بيان گردد، بسيارى
از نابسامانىهاى اجتماع برطرف مىشود.
كفار با وجود اختلاف فكرى فراوان، به لحاظ توجه به زمان و مكان با هم
متحد هستند؛ بنابراين مسلمين اگر در مسايل نظرى مشترك نباشند، در عينيت دچار تشتت
و انفعال مىشوند و قدرت شناخت و سرپرستى حركت اصلاحگرايانه و رشدآفرين را
نخواهند يافت، امام امت دراينباره مىفرمايد: «مهم شناخت درست حكومت و جامعه است
كه براساس آن، نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامهريزى كند كه وحدت رويه و
عمل ضرورى است و همينجا است كه اجتهاد مصطلح در حوزهها كافى نمىباشد؛ بلكه يك
فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزهها باشد؛ ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و
يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در
زمينهى اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميمگيرى باشد، اين فرد در مسائل
اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمىتواند زمام جامعه را بدست گيرد».[1]
شناخت امور فرهنگى، سياسى و اجتماعى مورد نياز
نكتهى قابل توجه اين است كه با اجتهاد مصطلح، فقيه قدرت بر استنباط
احكام الهى پيدا مىكند؛ درحالىكه ادارهى حكومت، نيازمند شناخت صحيح حكومت و
جامعه، افراد صالح از ناصالح، داشتن قدرت سياسى و اجتماعى و داشتن قدرت تصميمگيرى
به نفع مسلمانان است كه يقينا با اجتهاد مصطلح، حاصل شدنى نيست و نيازمند شناخت
زمان و مكان است.
اصولا برنامهريزى به نفع مسلمانان تابع شناخت درست مصالح اجتماعى
است و تشخيص مصلحت كه خود موضوع سرپرستى است؛ و شناخت موضوع هم، مهمترين نقش را در
چگونگى حكم ايفا مىكند. اگر ولى اجتماعى به درستى تشخيص دهد كه در يك زمان جنگ به
سود اسلام و گسترش آن است و يا اگر تشخيص دهد كه در شرايط