نام کتاب : مقارنه مشروعيت حاكميت در حكومت علوى و حكومت هاى غير دينى نویسنده : كريمى والا، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 241
3. طبيعتگرايى
هرچند در جهانبينى اومانيستى روح انسان به دليل قوه اختيار و
انتخابگرى مورد ستايش است؛ توجه به ارزش لذات جسمانى و تنفر از رياضتهاى مطرح در
ارزشهاى مسيحى قرون وسطى، نشان از طبيعتگرايى در اين بينش است.[1]
مادىگرايى و توجه به اميال و خواستهاى طبيعى ناشى از چنين رويكردى، توجه به
ماوراى طبيعت را براى حل معضلات بشرى به شدت تخطئه مىكند و آن را حركتى در جهت
تضعيف و بىارزشنمايى عقل بشرى مىپندارد و مىكوشد نيازهاى بشر را از طريق توجه
به بعد جسمانى و ارضاى تمايلات طبيع او برآورده سازد. ازاينرو انسلاخ تمام ابعاد
سياسى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى بشر، از هر گونه فرمانها و چارچوبهاى فوقبشرى،
از باورهاى اساسى در تفكر انسانمدارى اومانيستى مىباشد.
4. مدارا و تساهل و تسامح
وقتى براساس تفكر اومانيستى، به انسان اصالت داده مىشود و بر محوريت
هستى او تأكيد مىشود، عقايد، باورها و رفتارهاى او نيز ارزشمند و شايسته شمرده
شده تمام صاحبان فكر و نظر و پيروان اديان به پيشهگيرى تساهل و تسامح و همزيستى
مسالمتآميز با يكديگر فراخوانده مىشوند.
ازاينرو، انديشه انسان محورى حاكم بر غرب، مبتنى بر نفى ادعاى
انحصارى حقانيت و رستگارى هر نظام ارزشى و دينى بوده، هيچيك از نظامهاى ارزشى و
معرفتى را حق نمىداند و در واقع به نوعى نسبىگرايى مطلق در ارزش و معرفت