responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان    جلد : 1  صفحه : 244

مبانى مشروعيت در انديشه سياسى غرب‌

از آن‌جايى بعد از رنسانس تفكر انسان‌مدارى كه محور مباحثات علمى اروپا شده بود، مى‌بينيم كه متفكرين غربى در مسئله مشروعيت با مشكل مواجهه شدند و براى رفع اين مشكل مجبور شدند مشروعيت را به معناى مقبوليت اجتماعى يا اقتدار(Authority) بگيرند و براى آن انواعى فرض كنند. چنانچه ماكس وبر(Max Weber) جامعه‌شناس بلند آوازه آلمانى ملاكهاى زير را به عنوان منابع مشروعيت معرفى مى‌كند. (وبر، 1374، صص 44- 42)

1- نظريه وبر

الف) سنت‌(Tradition) : يعنى باور به مشروعيت آن‌چه هميشه وجود داشته؛ كه در اينجا وراثت و روابط خانوادگى كارسازتر است تا استعدادها و برجستگيهاى اشخاص. مشروعيت ناشى از سنت، ابتدايى‌ترين شكل مشروعيت نظامهاست.

ب) عاطفه: به خاطر خصوصيات فردى مادى يا معنوى خاصى كه در فردى يافت شده است (مشروعيت كاريزمايى). در اين طريق سلطه بر محور خصوصيات فردى و به ويژه روحانى حاكم دور مى‌زند. مشروعيت حكومت در اين فرض، براساس استناد به خداوند مطرح مى‌شود.

ج) باور عقلانى به ارزش غايى نظام (حقوق طبيعى): كه به معتبر شناختن آن به عنوان يك تعهد نهايى و مطلق ختم شود (مشروعيت حقوقى).

د) قانون: اين قانونيت ريشه در قواعد غيرشخصى دارد كه قانوناً تصويب شده يا با قرارداد استقرار يافته باشد (كوزر، 1376)، بنابراين مى‌تواند به يكى از دو طريقِ زير مشروع تلقى گردد:

1) ناشى از توافق اختيارى بين طرفين باشد؛ كه معروف به قرارداد اجتماعى است كه ان‌شاءاللَّه به‌زودى به آن خواهيم پرداخت.

2) ناشى از تحميل و تمكين باشد.

تمايز بين نظام ناشى از توافق اختيارى و نظام تحميل شده، نسبى است. زيرا وقتى كه توافق در بنيادهاى نظام همگانى نيست، كاركرد آن در درون گروه متكى است به‌

نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان    جلد : 1  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست