نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 191
به نظر مىرسد قائل نشدن به ذات براى دين به
معناى انكار چيزى ثابت براى آن باشد و اين امرى است كه كمتر كسى مىتواند به آن
قائل شود.
گزاره دوم: دموكراسى معانى و تعاريف مختلفى دارد.
از آنجا كه دموكراسى ذات ندارد، تعاريف مختلفى از آن ارائه شده است.
برخى محتواى اصلى دموكراسى را تبديل رأى به قانون توسط مردم مىدانند (ملكيان، 1382). برخى دموكراسى را يك نظريه
و برخى ديگر، آن را يك روش مىدانند. براى مثال نوع تعريف سروش از دموكراسى در
قضاوتش نسبت به امكان جمع آن با دين مؤثر است: «دموكراسى شيوهاى از سازماندهى جامعه
به نحوى است كه بتواند همه تحولات ضرورى را بدون توسل به اقدامات خشونتآميز پذيرا
باشد. دموكراسى مجموعهاى از نهادها براى به حداقل رساندن خطاهاى اداره جامعه از
طريق به حداكثر رساندن مشاركت عامه و تقليل نقش فرد در اتخاذ تصميمات است». (سروش، 1372، ص 269)
در بخش سوم مقاله كه از نسبت دين و دموكراسى سخن به ميان مىآيد، نوع
تلقى ما از تعريف و مفهوم آن راهگشا خواهد بود.
گزاره سوم: دموكراسى انواع مختلف دارد.
در واقع ما يك نوع دموكراسى نداريم، بلكه با انواع دموكراسى روبهرو
هستيم. ديويد هلد در كتاب مدلهاى دموكراسى از نُه نوع دموكراسى نام مىبرد (هلد، 1369). حسين بشيريه نيز از
دموكراسى مستقيم، دموكراسى اجتماعى، دموكراسى صنعتى، دموكراسى مسيحى و
دموكراسىهاى مبتنى بر اصل نمايندگى منافع و گروهها نام مىبرد (بشيريه، 1381، صص 190- 175).
آنچه انواع دموكراسى را تحت يك عنوان جمع مىكند نه قدر مشترك ذاتيات آنها، بلكه
به قول ويتگنشتاين شباهت خانوادگى بين آنهاست. دموكراسى نوع" الف" ممكن
است داراى مؤلفههايى باشد كه برخى از آنها با مؤلفههايى نوع" ب"
مشتركند. اما قدر اشتراك نوع" ب" و نوع" ج" چه بسا مؤلفههايى
ديگر باشد و همين طور است مشتركات نوع" ج" با ديگر انواع. آنچه باعث
مىشود تمامى اين چند نوع تحت نامى واحد خوانده شوند، شباهت خانوادگى آنهاست، همان
گونه كه بين پدر و مادر و برادر و خواهر ويژگى مشتركى يافت نمىشود، ولى همه آنها
در يك خانواده قرار مىگيرند.
نام کتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى نویسنده : جمعى از نويسندگان جلد : 1 صفحه : 191