نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 125
بيعت و نظريه انتخاب
برخى از طرفداران انتخاب رهبر مسلمين توسط مردم و متوقف بودن مشروعيت
ولايت سياسى بر بيعت آنان به بعضى از احاديث منسوب به على عليه السّلام استناد
كردهاند و براساس ظواهر آنها قائل به غير انتصابى بودن رهبرى سياسى جامعه اسلامى
شدهاند.
در اينجا ضمن نقل اين احاديث آنها را بررسى خواهيم كرد:
1. «همان مردمى كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كردند با من نيز
بيعت نمودند بنابراين آنكه حاضر در بيعت بوده، اختيار تخلّف و آنكه غايب بوده
است اختيار تمرّد ندارد چرا كه شورا منحصرا از آن مهاجران و انصار است پس اگر
توافق بر فردى نموده او را امام خود ناميدند، رضايت خداوند در همين است».[1] 2. «اى مردم شايستهترين فرد به
امر خلافت قادرترين آنان بر حكومت و داناترين آنان به فرمان خداوند در اين زمينه
مىباشد در اين صورت اگر فتنهگرى به آشوب برخيزد، از او درخواست تجديد نظر شود و
اگر از پذيرش سر باز زد با او مبارزه شود.
ولى آنان كه اهليت دارند بر كسانى كه غايباند حكم مىرانند در اين
صورت براى حاضران حق تجديد نظر و براى غايبان امكان انتخاب فرد ديگر وجود ندارد.[2]
[1] - نهج البلاغه، نامه 6.« انّه بايعنى القوم الذين
بايعوا ابا بكر و عمر و عثمان على ما بايعوهم عليه فلم يكن للشّاهد ان يختار و لا
للغائب ان يردّ و انّما الشورى للمهاجرين و الانصار فان اجتمعوا على رجل سمّوه
اماما كان ذلك للّه رضي.»
[2] - نهج البلاغه، خطبه 173« ايها الناس ان احق النّاس
بهذا الامر اقواهم عليه و اعلمهم بامر اللّه فيه فان شغب شاغب- استعتب، فان ابى
قوتل و لعمرى لئن كانت الامامة تنعقد حتى تحضرها عامة النّاس فما الى ذلك سبيل و
لكن اهلهايحكمون على ما غاب عنها ثم ليس للشاهد ان يرجع و لا للغائب ان يختار».
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 125