افزونتر از جوانان است؛ روح جوانان لطيف است
و انعطافپذير و آنقدر كه در پيران حبّ نفس و حبّ دنيا است، در جوان نيست.
جوان مىتواند با آسانى نسبى خود را از شّر نفس اماره رها سازد و به
معنويات گرايش پيدا كند. در جلسات موعظه و اخلاق آنقدر كه جوانان تحت تأثير واقع
مىشوند، پيران نمىشوند.
جوانان متوجه باشند و گول وسوسههاى نفسانى و شيطانى را نخورند. مرگ
به جوانان و پيران به يك گونه نزديك است. كدام جوان مىتواند اطمينان حاصل كند كه
به پيرى مىرسد و كدام انسان از حوادث دهر مصون است؟ حوادث روزانه به جوانان
نزديكتر است.
پسرم! فرصت را از دست مده و در جوانى، خود را اصلاح كن. پيران نيز
بايد بدانند كه تا در اين عالم هستند مىتوانند جبران تبهكارىها و معصيتها را
بكنند و اگر از اينجا منتقل شدند كار از دست آنان خارج است.[1]
امرى كه احتمال آن كمر انسان را مىشكند
پسرم! سعى كن كه با حق النّاس از اين جهان رخت نبندى كه كار بسيار
مشكل مىشود. سر و كار انسان با خداى تعالى كه ارحم الراحمين است، بسيار سهلتر
است تا سرو كار با انسانها. به خداوند تعالى پناه مىبرم از گرفتارى خود و تو و
مؤمنين در حقوق مردم و سر و كار با انسانهاى گرفتار؛ و اين نه به آن معنى است كه
در حقوق اللّه و معاصى سهلانگارى كنى.
اگر آنچه از ظاهر بعض آيات كريمه استفاده مىشود در نظر گرفته شود،
مصيبت بسيار افزون مىشود و نجات اهل معصيت به وسيله شفاعت، به گذشت مرحلههاى
طولانى انجام مىگيرد. تجسّم اخلاق و اعمال و لوازم آنها و ملازمه آنها با
انسان، از مابعد موت تا قيامت كبرى و از آن به بعد تا تنزيه و قطع رابطهبه وسيله
شدّتها و عذابها در برازخ و جهنّم و عدم امكان ربط با شفيع و شمول شفاعت، امرى
است
[1] - وعده ديدار، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى
رحمه الله، نامه 8/ 2/ 1361