فصل چهل و هشتم اندر خزانه داشتن و تيمار
داشتن قاعده و ترتيب آن
1- پادشاهان را هميشه دو خزينه بوده است يكى خزانه اصل و يكى خزانه
خرج، و مالى كه حاصل شدى بيشتر بخزانه اصل بردندى و كمتر بخزانه حرج. و تا ضرورتى
نبودى از آن خزينه اصل خرجى نفرمودندى و اگر چيزى برداشتندى بوجه وام برداشتندى و
بدل بجاى بازنهادندى. و چون اين انديشه داشته نيايد هرچه درآيد در اخراجات صرف
افتد و اگر ناگاه بمالى حاجت آيد دلمشغولى تولّد كند و در آن مهمّ تقصير و تأخير
درآيد. و هرمالى كه آن در وجه خزانه نهاده بودندى از دخل ولايت هرگز آن را]541 a[
تحويل و تبديل نكردندى تا اخراجات بوقت خويش مىرسيدى و در صلات و مرسومات و
تسويغات تقصير و تأخير نيفتادى و هميشه خزانه آبادان بودى.
حكايت
2- شنيدم كه امير آلتونتاش را كه امير حاجب سلطان محمود بود
بخوارزمشاهى نامزد كردند و بخوارزم فرستادند و عبره خوارزم شصت هزار دينار بود و
جامگى لشكر[1] آلتونتاش
اضعاف اين عبره بود. آلتونتاش