responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 306

خروج كرد باهواز و زنگيان خوزستان و مردم بصره را چند سال فريفته بود و دعوت كرده و وعده‌ها نهاده و بر آن وعده خروج كرد و زنگيان با او يكى شدند.

اول اهواز بگرفت و پس بصره بگرفت و جمله خوزستان بگرفت و همه زنگيان خواجگان خويش را بكشتند و نعمت و زنان و سراهاى ايشان بدست فروگرفتند و چندين بار لشكر معتمد را بشكستند و چهارده سال و چهار ماه و شش روز در بصره و خوزستان پادشاهى بكرد. و آخر گرفتار شد و آن همه زنگيان را بكشتند.

در آخر ماه صفر سال بر دويست و هفتاد اين محمّد برقعى را ببغداد آوردند و بكشتند. و مذهب او چون مذهب مزدك و بابك و ابو زكريّا و خرمه‌دين و قرامطه بود در همه معانى.

بيرون آمدن ابو سعيد جنابى و پسرش ابو طاهر از بحرين و لحصا خذلهما الله‌

32- و هم بروزگار معتضد ابو سعيد بن الحسن بن بهرام الجنابى خروج كرد در بحرين و لحصا[1] و آن مردمان بر مذهب سبع كه ما باطنى خوانيم دعوت كرد و از راه ببرد و كار خويش محكم كرد. و چون متمكّن گشت راه زدن گرفت و ناحيتها غارتيدن و اباحت آشكارا كرد. و روزگارى بدين بگذاشت و خادمى او را بكشت.

بعد از آن در بحرين و لحصا بر خادمان‌]831 a[ اعتماد نكردند. و پسرى داشت ابو طاهر نام. اين ابو طاهر بجاى پدر بنشست و يكچندى بصلاح مى‌بود و از مقالت سبعيان اندك چيزى مى‌دانست و كس بداعيان فرستاد و غايت كتاب ايشان كه آن را البلاغة السابع‌[2] 91 خوانند بخواست و بدو فرستادند. آن كتاب فروخواند، سگى گشت. پندارى هركه در بحرين و لحصا جوان و سلاح دوست بود گفت‌


[1] - لحصاNCK : لحساP

[2] - البلاغة السابع‌N : البلاغة السابع‌P : بلاغة السابع‌KL

خوانند بخواست‌K : و غايت كتاب ايشان را كه آن را بلاغة السابع خوانند بخواست‌L : و كتاب غايه البلاغه كه ايشان سابع خانند بخواست‌C : و كتاب شيعيان خواست نام او[ كنز] البلاغه- السابعه خوانندP

نام کتاب : سير الملوك (سياست نامه) نویسنده : خواجه نظام ‌الملک توسي    جلد : 1  صفحه : 306
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست