خليفه شد، فرمود: «قوم من مىدانند كه حرفت
تجارت من عاجز نمىآمد از مؤونت اهل و عيال من، و من به امر مسلمانان مشغول گشتم،
و زود باشد. كه آل ابو بكر بخورند از اين مال.» و در روايتى ديگر آمده كه ابو بكر
رضى اللّه عنه فرمود:
«شما مرا مشغول گردانيديد از تجارت خود، پس از براى من چيزى مقرر
گردانيد.» پس صحابه براى او هر روز دو درهم مقرّر كردند. و در بعضى روايات آمده كه
سه درهم مقرر كردند. و در بعضى روايات آمده كه ابو بكر و عمر رضى اللّه عنهما
كفايت خود را از بيت المال مقرر كردند آنچه ضرورت ايشان باشد. و روايت كردهاند كه
امير المؤمنين على كرم اللّه وجهه مقدار كفايت خود و اهل و عيال[1]
از بيت المال فرا مىگرفت، زيرا كه محبوس از براى حقّ عامّه بود، و حبس از براى حق
عامه از اسباب لزوم نفقه است از بيت المال. اين است ارتزاق خلفا در عهد اول، و
امّا در وقت ما سلطان را مىرسد كه فراگيرد از بيت المال آن چيزى كه شوكت سلطنت او
بدان قائم گردد. در كتاب «صنوان الافتاء حنفيه» آورده[2]،
كه جايز است امام را كه فراگيرد از بيت المال اسپان فراوان و غلامان و خانه گشاده[3] و آنچه كافى باشد او را از نفقه و
كسوت، و همچنين از براى عيال خود، و ملازمان خود. و اعتبار مؤونت امام و سلطان در
زمان ما همچو اعتبار مؤونت حضرت پيغامبر صلى اللّه عليه و سلم و خلفاء راشدين
نيست، زيرا كه حضرت پيغامبر صلى اللّه عليه و سلم منصور بود برعب، و اسلام تازه و
طرى بود در زمان خلفاء راشدين، و مردمان از ايشان مىترسيدند از براى بقاء اثر
نبوّت در وقت ايشان، و امروز متغير شده كارها، و دلها از جاى خود گشته در زمان ما.
پس اگر امام تكلفات در خانه و اسباب و اسپان و غلامان نكند ميان مردمان، و بر سيرت
خلفاء راشدين زندگانى در امر معاش كند، مردمان او را اطاعت نكنند، و امور مسلمانان
معطل شود. اين است سخن او.