فصل سيوم در بيان كيفيت حفظ شريعت من حيث العلم و تعيين شيخ الاسلام
و معنى صدر و بيان اعمالى كه شيخ الاسلام را در حفظ شريعت بايد نمود و بيان اقسام
علوم شرعيّه.
فصل چهارم در معنى اجتهاد و بيان امورى كه چون در كسى جمع گردد او را
مجتهد توان گفت، و شروط مجتهد.
فصل پنجم در بيان معنى مفتى و شرايطى كه مفتى بدان مفتى مىگردد و
اطلاق اين اسم بر او صحيح است و كيفيت فراگرفتن سلطان فتوى را و شرايط خبر واحد و
معنى ضبط صدر و ضبط كتاب.
فصل ششم در بيان حكم در مجتهدات و آنكه حاكم به مذهب هر مجتهد كه عمل
نمايد نافذ است و اگر چه نه آن مجتهد باشد كه تقليد او مىكند.
فصل هفتم در بيان انتقال از مذهبى به مذهبى و تقليد در بابى دون
بابى.
باب دوم در بيان نصب قضات در امصار و شروط و
آداب قضات و اعمال ايشان من حيث القضاء. و اين باب مشتمل بر هفت فصل است:
فصل اول در بيان معنى قضا در لغت و شرع و تعريف قاضى.
فصل دوم در شرايطى كه چون در كسى جمع شود، امام يا سلطان او را قاضى
تواند ساخت، و ذكر شروط شهادت كه در قضا لازم است.
فصل سيوم در كيفيت نصب سلطان قاضى را و اصل تشريع قضا در زمان حضرت
پيغامبر صلى اللّه عليه و سلم و خلفاى راشدين و اقسام قضات و كيفيت نصب ايشان و
بيان آنكه مصر شرط نفاذ قضا نيست، و جواز نصب دو قاضى.
فصل چهارم در بيان جواز قبول قضا از سلطان جاير، و ذكر صفاتى كه چون
در كسى جمع گردد سزاوار باشد كه سلطان او را نصب كند به قضا، و بيان آداب قاضى بعد
از نصب در مذهبين، و حكم نصب سلطان باغى و صفات لايقه قضات و