" و بايد كه نشانه در موضعى صلب كنند
كه بر او مو نباشد" (ص. 262)
و نيز صلب چيزى به معنى اصل و متن آن است:
" آنچه صحيح است اين است كه انفال از صلب غنيمت بودى" (ص.
423)
" دوم آنكه دعاى اين عبادت در صلب عبادت كرده بود" (ص.
375)
صومعه
نمازخانه.
" و صومعهاى كه در آنجا نصارى خلوت مىگيرند حكم بيعه
دارد" (ص. 449)
صيرفى
صراف، گوهرى.
ض
ضبط
ضبط صدر. ضبط كتاب.
" الضبط فى الاصطلاح اسماع الكلام كما يحق سماعه ثم فهم معناه
الذى اريد به ثم حفظه ببذل مجهوده و الثبات عليه بمذاكرته الى حين ادائه الى
غيره" (تعريفات جرجانى)
ضرائب
جمع ضريبه. در لغت به معنى مطلق ماليات است و در اصطلاح عبارت است از
مالياتهاى غير شرعى كه حكام" بناحق از رعيت ستانند" (ص. 322)
ضريبه
ماليات. در اصطلاح:" چيزى است كه ادا مىكند بنده به خداوند خود
از خراجى كه مقرر است بر او" (ص. 320)
ضمان
عهده. تاوان. مسؤوليت جبران زيان:
" لازم است بر ايشان ضمان آنچه اتلاف كردهاند" (ص. 388)
" و گاهى كه تعزير بهلاك كشد واجب است ضمان بر عاقله" (ص.
392)
" اگر كسى در حد بميرد ضمان لازم نمىآيد" (ص. 392)
ط
طاقيه سرخان
طاقيه سرخ: كلاهسرخ، قزلباش.
هواداران شاه اسمعيل صفوى كه كلاه تركدار سرخ برسر مىنهادند.
طباعيان
طباعه: طبيعت و سرشت. طباعيان: فيلسوفان دهرى كه جريان امور را تابع
جبر طبيعت مىدانند." فلسفه و شعبده و سحر و تنجيم و رمل و علوم طباعيان حرام
است" (ص. 363)