نام کتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 45
معناى استكبار
اصلا مفهوم استكبار در قرآن همين است كه عنصرى يا شخصى يا جمعى يا
جناحى، خود را بالاتر از حق بهحساب آورد و زير بار حق نرود و خود و قدرتش را ملاك
حق قرار بدهد! اولين مستكبر در تاريخى كه قرآن براى ما ترسيم مىكند، ابليس است:
«ابى واستكبر».[1] او، اولين
مستكبر است.
مستكبر
ممكن نيست فرض كنيم كه يك مسلمان يا مؤمن يا موحّد، حتّى يك روز يا
يك لحظه، از دشمنى با ابليس و شيطان منصرف بشود. اصلا خط اسلام، يعنى خط ضد ابليس
و شيطان. در طول دعوت انبيا، مستكبران كسانى بودند كه دعوت الهى و توحيد را قبول
نكردند و با آن به مقابله برخاستند و زور گفتند:
«قال الملأ الّذين استكبروا من قومه لنخرجنّك يا شعيب».[2] وقتى پيامبر سخن حق مىگويد و مردم را به حق دعوت مىكند، مستكبران
مىگويند: اگر زياد حرف بزنى، تو را اخراج مىكنيم! اين لحن زورگويانه، در مقابل
داعى به حق است. اين، معنا و تصويرى روشن از استكبار است كه در دنياى امروز، همان
نظام سلطه مىباشد و در محيط سياسى دنيا، همان روح ابرقدرتى و هر آن چيزى است كه
به سمت ابرقدرتى كشش داشته باشد و تمايل پيدابكند. قدرتهايى كه هنوز ابرقدرت
نيستند، اما خودشان را نيمهابرقدرت (!) مىدانند، آنها هم در برخوردشان
همينطورند.
موضع استكبار
امروز، متأسفانه محيط زندگى بشر از تصرفات و عملكرد گروههاى
استكبارى در سرتاسر دنيا سرشار است. البته، در رأسشان امريكاست. اينكه دولتى در آن
سر دنيا بهخود حق مىدهد علىرغم منافع ملتهاى منطقه، منافع خودش را تأمين بكند،
اين همان روح استكبار است و چيز ديگرى نيست. اينكه دولتى بهخود حق مىدهد كه اگر
دولتى مخالف او بود، صريحاً و علناً و بدون هيچ خجالتى بگويد: من او را