نام کتاب : راز درخت سيب نویسنده : توكلى، يعقوب جلد : 1 صفحه : 176
مىدهند، اما باز هم در تظاهرات شركت
مىكنند، خود فوكو هم آن موقع دنبال راز اين قضيه بود.
آندره: شما راز اين وحدت و انسجام و نترسيدن را پيدا كردى؟
ژوزف: بماند. ما را چه به راز مردم؟! بگذار ما رازآلود بمانيم. بهتر
است. تازه بايد كسى بيايد راز ما را كشف بكند. آهى كشيد و گفت: ولى روزهاى سختى
بود. من و مادر تنها بوديم و مادر هم چون قبل از آن تحت نظر بود، خيلى محتاط و
حساس شده بود.
اميلى: شما خانم! چرا مورد اذيّت ساواك بوديد؟
ماريا: من يك مشكل اساسى داشتم، متأسفانه چيزهايى از اينها ديده
بودم و مطالب مختلف ديگرى از ساواك و حكومت مىدانستم. بعضى از گزارشهاى وكلاى
خارجى از جمله فرانسوىها، گزارش عفو بينالملل و غيره به دستم مىرسيد. بعدها
خبرنگاران و يا مأموران حقوق بشر، مرا به عنوان مترجم به زندانها مىبردند. همه
اينها كم چيزى نبود و به همين خاطر، ساواك با تهديد و تطميع مىخواست مرا راضى به
همكارى بكند.
آندره: همكارى در چى؟
ماريا: همكارى در ترجمه واژهها به نفع سازمان امنيت و رژيم و تبديل
كردن اظهارات زندانيان؛ ولى من اهلش نبودم.
اميلى: خانم شما از اين گزارشات چيزى را داريد تا بتوانيم از آن
استفاده بكنيم.
ماريا: من از گزارشهائى كه پيشم هستند. گزارشYvwd
audelot است،
در اول نوامبر 1974، كه وكيل دعاوى و فرستاده انجمن بينالمللى حقوقدانان كاتوليك
و انجمن بينالمللى حقوقدانان دمكرات بود.
در گزارش كه اين آقا، مسائل مربوط به قبل و بعد از محاكمه زندانى
آمده كه
نام کتاب : راز درخت سيب نویسنده : توكلى، يعقوب جلد : 1 صفحه : 176