نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 282
؟؟؟ در كار خويش درنگ و تأمل كنيد، به خدا
سوگند! اگر كسى گوسفند داشته باشد و براى چرا، در اختيار چوپانى قرار داده باشد،
وقتى چوپانى آگاهتر به كار گوسفندش يافت، به سراغ او مىرود و گوسفند را در
اختيار او مىگذارد.[1]؟؟؟
در اينجا امام عليه السلام اصحاب خود را به عقل فطرى خويش ارجاع
مىدهد و با همين نكته، ضرورت آگاهى وسيع و عميق- در بالاترين سطح ممكن- را براى
رهبران جامعه و متوليان امور اجتماعى، تبيين مىكند و از آنان مىخواهد كه
سرمايههاى مادى و معنوى خود را بيهوده و به گزاف به دست هركس نسپارند.
با توجه به اين درك عقلانى، فيلسوف بزرك، ابوعلى سينا پس از ذكر
شرايطى از قبيل: توانايى عقلى و فكر مستقل سياسى در امامت مىگويد:
؟؟؟ امام وپيشوا بايد به شريعت، عارف باشد، به گونهاى كه احدى از او
آشناتر به شريعت نباشد.[2]؟؟؟
در عين حال دانشمندان اسلامى، آگاهى سطحى و توأم با تقليد و پيروى از
ديگران را براى رهبرى، كم و ناقص مىشمارند: در رهبر، شناخت عميق از مكتب، در سطح
صاحبنظر بودن، لازم است تا در درك مسائل اسلامى، استقلال فكرى داشته و صاحب فكر و
رأى باشد. در حقيقت، شخصيتى كه در رأس جامعه اسلامى قرار مىگيرد و دولت اسلامى را
هدايت مىكند و پيشواى امت مسلمان، قلمداد مىگردد، بايد از نظر بينش اسلامى، در
سطح بالاترى از عوام قرار داشته باشد تا براى هر اظهار نظر و اقدامى چشم به زبان و
قلم ديگران ندوخته و منتظر پاسخ شرعى نماند.
چنين شناخت عميقى از مكتب، كه براساس روش علمى خاص (اجتهاد) و با
مراجعه مستقيم به منابع شريعت، يعنى قرآن و سنت و عقل، صورت مىگيرد، «فقاهت»
ناميده مىشود.
[1] -« و انظروا لانفسكم فواللّه ان الرجل ليكون له
الغنم فيها الراعى فاذا وجد رجلا هو اعلم بغنمه من الذى هو فيهايخرجد و يجىء بذلك
الرجل الذى هو اعلم بغنمه من الذى كان فيها.»( وسائل الشيعه، ج 11، ص 35).