نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 104
پيامبران و امامان هستند و حجت باطن، عقل
انسانها است.
بر اين اساس، دين فطرى، هرگز به تعطيل و تخطئه عقل حكم نمىكند و
جلوى داورىهاى عقلانى را نمىگيرد؛ ولى درعينحالوقتى حكم داور، مورد قبول قرار
مىگيرد كه داور مورد اطمينان باشد و در سلامت آن، شك و ترديدى راه نداشته باشد.
ازاينرو، قبل از ارزيابى، هيچ فكرى را در مقام حكم و قضا نمىتوان
نشاند و سرنوشت انديشهها و نظريات (اعم از دينى و غيردينى) را به دست معيارهاى
ناشناخته نمىتوان سپرد.
اينك بايد ديد كه آيا دلايل كافى براى صحت مقياس قرار گرفتن دموكراسى
در ارزيابى مكتبها و نظامهاى سياسى وجود دارد؟
متفكرانى كه دراينباره ترديد نموده و يا ادعاى عكس آنرا كردهاند،
حتى در قرن اخير (قرن رواج و اعتبار دموكراسى) فراوانند. تنها ويل دورانت نيست كه
به تفصيل درباره اين سؤال كه «آيا دموكراسى شكست خورده است؟» به بحث مىپردازد و
در جهت اثبات آن، شواهد زيادى را نشان مىدهد و از تجربهها چنين نتيجه مىگيرد
كه:
هرچه بيشتر دموكراسى را مىآزماييم، از ناشايستگى و دورويى آن،
بيشتر ناراحت مىشويم.[1] او درباره
انتخابات كه از شاخصههاى دموكراسى است، مىگويد:
هر سياستى عبارت است از «رقابت ميان اقليتهاى متشكل». رأىدهندگان،
تماشاچيان بازىهاى ورزشى هستند كه براى پيروزشوندگان دست مىزنند و شكستخوردگان
را تحقير مىكنند، ولى خود در نتيجه كار، شركت ندارند. در چنين وضعى انتخابات
بيهوده است و براى آن است كه مردم خيال كنند كه قوانين را خود آنها وضع مىكنند
تا از اين راه، بر سر نظارت اجتماعى شيره ماليده شود ... با اين مقدمات، تنها
مزيتى كه انتخابات دارد آن است كه با جلب دقت و توجه مردم، آنها را از جريانات
سياسى آگاه مىسازد؛ ولى در بيشتر احوال ممكن است با زرنگى تمام، حقيقت را از نظر
مردم پنهان داشت و اين مزيت