نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 47
اسلامى تبليغ مىشد. اين ضعف و بيمارى در
چهرههاى سرشناس نسل اوّل روشنفكرى ايران مانند ميرزا ملكم خان، حسن تقى زاده و
فتحعلى آخوند زاده ...، مشهود است؛ زيرا خود به آن اقرار داشتند و مىباليدند كه
مقلّد غربند.[1] آنان به
رواج تفكّرات غربى اكتفا نكردند و به تبليغ تغيير لباس و خط فارسى نيز پرداختند.[2]
پيداست اين گونه روشنفكرى هيچ سنخيّت و هماهنگىاى با روح و فرهنگ و
تمدن و ميراث معنوى و دينى و مذهبى ما نداشت. آنان شعار اصلاحات و حاكميّت قانون
را سر مىدادند، در حالى كه منظورشان جايگزينى قوانين غربى و اومانيستى به جاى
قوانين اسلامى و دينى بود.
آنان درصدد پياده كردن مدل غربى در ايران بودند كه با فرهنگ، ارزشها
و مفاهيم و قوانين شريعت اسلامى تضاد داشت.[3]
از جمله تفكّراتى كه توسط روشنفكران وابسته در ايران مطرح شد و آن را
در مراكز علمى و دانشگاهى ما تبليغ كردند و نسبت به نشر و بسط آن در جامعه
كوشيدند، تفكّر جدايى دين و دنيا بود. آنان با همان دلايل غربى سعى كردند دين را
مانع پيشرفت، ترقّى، علم، تحقيق و ... معرّفى كنند. چنان كه بيانات رهبر معظم
انقلاب گوياى اين مطلب است: «در واقع آنچه در دانشگاه و مراكز علمى ما نيز قبل از
انقلاب حاكم بود همان خط روشنفكران وابسته بود كه چنين تفكّرى را تبليغ مىكردند،
كه ورود به دانشگاه يعنى خداحافظى با دين و ورود در مقوله علم و تحقيق يعنى لبخند
تمسخر زدن به دين.»[4]