نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 166
سخنان خود مىشود كه اگر قرآن با حكومت،
اقتصاد، مديريت و امور زندگى دنيوى سر و كار ندارد، پس چرا اين همه احكام اجتماعى
در دين وجود دارد؟ آقاى بازرگان در ادامه مطالب خود، به وجود اين نوع احكام در دين
اذعانمىكند ومىنويسد: «بلى چنيناست، شرايع الهى وبه خصوص اسلام، در مجموعه
تعليمات خود، صراحتا يا تلويحا در همه قضاياىزندگى اين دنياىمردم وارد شدهاست،
از خوردن وخوابيدن وپوشيدن و از ازدواج و تشكيل خانواده تا بهداشت و اقتصاد و
اخلاق و جنگ و حكومت.»[1]
آقاى بازرگان بعد از قبول احكام اجتماعىاسلام، به توجيه فلسفه اين
احكام مىپردازد و پس از ذكر مواردى از احكام، دليل وضع آنها را بيان مىكند. براى
مثال: اگر شراب حرام شده، قرآن نمىگويد به خاطر زيان داشتن براى معده حرام است،
بلكه به خاطر آن است كه نوشيدن آن مانع از درك نماز و نزديك شدن به خداست. فلسفه
زكات و انفاق در راه خدا، براى تزكيه و رستگارى انسان است و بههيچ وجه نمىگويد
انفاق كنيد تا در ميانتان عدالتاجتماعى برقرار شود. احكاممربوط به ارث، نكاح،
طلاق و روابط خانوادگى نيز براى اين است كه راههاى نفوذ شيطان بستهشود.
احكام قصاص و حدود براى ايجاد نظم و امنيّتدر جامعه نيست؛ چرا كه
اگر چنين بود، پشت سر آن مسأله عفو را مطرح نمىكرد. پس احكامحدود و قصاص براى
جلوگيرى از تلافيگريهاى بىحد و حصر است. بنابراين در قرآن چنين دستورهاى ظاهرا
قضايى، اجتماعى و حكومتى صادر شده تا دينداران در اثر خشم، فرسنگها از راه خدا به
راه شيطان برنگردند.[2]
در پاسخ آقاىبازرگان بايد گفت كه: هدفاصلى خداوند از ارائهاحكام
اجتماعىآناستكه زندگىدنيوىو مادىانسانرا در مسير سعادتاخروى قرار دهد.
مقصود ما نيز از اينكه مىگوييم اسلام داراى احكام اجتماعى