نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 158
انحرافها كه در دين خداوند نساختند و ...
«3- سلاطين صفوى ... مقتدرترين و منظمترين سلطنت شاهنشاهى، بعد از
ساسانى را در ايران به وجود آوردند. اقتدار دولت و استقلال و شوكت كشور، همراه با
امنيّت و آبادانى و زيبايى ايران زبانزد همگان، به ويژه سياحان بود. امّا در كنار
اين مزايا و مناظر و تظاهر و ارادتى كه به ولايت على (ع) و به ساحت مقدس امامان
اهل بيت ابراز مىداشتند، شاه عباس و شاه صفى و جانشينانشان، سرآمد سفاكى و
شرابخوارى و هرزگى نيز بودند و ...
«4- سلسلهقاجار كه پايه گذارش آغا محمدشاه، خواجه كينهتوز، خونخوار
و ... حافظ قرآنِعاليمقدار بود، ديانت وحكومترا در خودشان جمعنكرده بودند، ولى تظاهر
به تقدّسدينى و تبعيت از روحانيت شيعىمىكردند. دو سلطان صاحبقران، فتحعلىشاه و
ناصرالدينشاه، در ارادت به اهلبيت و تعزيهدارى سيدالشهداء گوى سبقت از سايرين
مىربودند؛ ضمن آنكه در استبدادگرى و استكبار يا زنبارگى و تجاوز به حدود شرعى و
حقوق خلق باك از كسى نداشتند. دو يادگار برجسته آنها، يكى معاهده تركمنچاى با
تقديم 17 شهر قفقاز به روسيه بود و دوم نوكرى انگلستان ...»[1]
آيا انصافا و حقا نمونههاى ذكر شده، شاخصها و نمونههاى حكومت دينى
هستند؟! آيا در آنها، رهبران مذهبى و دينى، حاكميّت را به دست گرفتند و سياست را
در ديانت ادغام كردند؟! عجيب است از آقاى بازرگان كه حكومت خاندان اموى و عباسى و
سلسله قاجار و صفوى را نمونههاى حكومت دينى ذكر مىكند امّا به حكومت پيامبر اكرم
(ص) كه رهبر دين و دنياىمؤمنينبود و حكومتعلى (ع) كه معيار حكومت دينىاست،
اشارهاى نمىكند و شايد خود را بهتغافل مىزند. حكومتدينىدر نزد طرفدارانش،