نام کتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) نویسنده : حامدنيا، رسول جلد : 1 صفحه : 154
زندگى دنيوى را در مسير معنويت و تكامل
اخروى قرار مىدهد.
آقاى بازرگان در جاهاى مختلف بر اين مطلب تأكيد مىكند كه نفى شرك
يكى از وظايف پيامبران بوده است. امّا هيچگاه مشخص نمىكند كه پيامبران چه نوع
شركى را نفى مىكردهاند.
بديهى است كه پيامبران الهى علاوه بر مبارزه با شرك اعتقادى، به
مبارزه با شرك سياسى، اقتصادى و اجتماعى زمان خود نيز پرداختهاند.
در واقع، آنان با نظام زمان خود درافتادند و بر اين باور قايل بودند
كه در تمام نظامهاى سياسى و اقتصادى و اجتماعى بايد برنامه دين حاكم باشد نه آمال
و افكارى بشرى. آيا اين عمل پيامبران به معناى آمدن دين براى «ساماندهى دنيا و
آخرت» نيست؟
نويسنده كتاب در ادامه براى اثبات آفات نظريه مقابل خود، به رويداد
تاريخى و جريان رنسانس تمسّك مىجويد و چنين مىنويسد:
«اينهمان جريانبعداز رنسانس و تجربهتلخ جامعههاى متجدد ومتمدن
اروپا و آمريكاست كه كار انجيل و مسيحيّت و كليسا به ضعف و انحطاط كشيدهشد،
ديندارى و خداپرستى با اهداف و آثار و ارزشهاى اعلاى آن رفتهرفتهاز ديارشان رخت
بربست و بجاىدين وعواطف معنوى، سودجويى و حسابگرى مادى حاكم گرديد. آنچه فعلًا
مشهود مىباشد ايناست كه دنيادارى و دنيا پرستى تمام عيار، سراسر افكار و آمال
آنان و برنامهها و اعمالشان را تصرّف كردهاست ... على رغم همه تدابير و
تلاشهاىخلّاقه، سيستمها و سازمانهاى مدبّرانه، سرمايه گذاريها وفعاليتهاى
كوهپيكر و با وجود تفكّر و تحقيقها يا اكتشافات و اختراعات معجزهآسا ... معذلك
نتوانستهاند شاهد مقصود را در آغوش بگيرند و از هر طرفكه چرخيده و هر ترفندى كه
زدهاند، گرفتاريها و گرهها و فتنهها، همراه با ضرورت كار و كوششها بيشتر گشته و
از سلامت و امنيّت و موفقيت دور ماندهاند.»[1]