نام کتاب : دست در دست صبح (انقلاب اسلامى) نویسنده : نوروزى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 57
موجب از خودبيگانى انسان مىداند و مدعى است آدمى نبايد خود را
با دين و اخلاق سازگار كند، بلكه دين بايد خود را با انسان هماهنگ نمايد. از اين
رو است كه در فرهنگ ليبراليستى بر حقمدارى، در مقابل تكليفمدارى انسان تأكيد
مىگردد و حق براساس خواستهها و هوسهاى افراد تعريف مىشود و در نهايت، دين در
جامعه ليبراليستى امرى فردى قلمداد مىشود و دخالتى در حيات سياسى و اجتماعى
ندارد.
3. دولت در انديشه ليبرالى به دنبال ايجاد نظم و امنيت است و به
اصطلاح، دولتى حداقلى است. در انديشه اسلامى، دولت فضيلتمدار است؛ يعنى علاوه بر
ايجاد نظم و امنيت درصدد رشد و تعالى اخلاق و معنويت افراد جامعه است و حافظ حدود
الهى است: تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدوهَا[1]؛ اين است حدود [احكام] الهى، پس، از آن تجاوز مكنيد. هويت جامعه
اسلامى در تحقق آرمانهاى الهى و حاكميت قوانين الهى است؛ لذا دولت اسلامى نظم
سرمايهدارى را نمىپذيرد.
4. يكى از آثار ليبراليسم «تساهل و تسامح» است، كه در انديشه اسلامى
حد و مرز خاصى دارد. اگرچه يكى از ويژگىهاى نظام قانونگذارى اسلام سهولت و سماحت
آن است، اما اين بدان معنى نيست كه قوانين اسلامى در جامعه اجرا نگردد و بازيچه
دست افراد واقع شود. در اسلام برخى اديان در چارچوب خاصى اجازه فعاليت دارند، اما
غير از اقليتهاى دينى، ملحدان و بىدينان مجاز به ترويج مرام خود نيستند.