دينى در ساحات مختلف اجتماع بشرى انكارناپذير است. در اين نگاه،
پيوند عميقى بين اخلاق و سياست وجود دارد. حوزه فرهنگ عرصه حضور و پويايى اعتقادات
و آموزههاى دينى است. برپايه اين ديدگاه، انتظام دنيوى و اصلاح و آبادانى آن در
گرو اعتقاد و ايمان اخروى است و به همينرو در اين جامعه، شريعت يا قانون خداوند
حكمفرماست.
اما مطابق با ديدگاه سكولاريسم، اقتصاد، سياست و امور اجتماعى
حوزهاى خاص از رفتارهاى انسانى و اجتماعى است كه هر يك علم خاص خود را دارند.
بنابراين در اينگونه امور نبايد به دخالت دين و اصول دينى انديشيد، بلكه عالمان
هر حوزه بايد به طراحى برنامههاى خود بر مبناى اصول علمى كه فراگرفتهاند،
بپردازند. درواقع سكولاريسم كه به رهايى انسان از كنترل و نظارت دين و نيز از
تأثير مفاهيم و ارزشهاى ماوراءالطبيعى بر عقل و زباناو تعريف مىشود، عبارت است
از رهانيدن انديشه بشرى از دريافتهاى دينى و شبهدينى و از هم پاشيده شدن همه
جهانبينىهاى بسته و شكستن تمامى اسطورههاى فوقطبيعى و نمادهاى مقدس.[1] ازاينرو، جمهورى اسلامى ايران كه
سياست را ملازم دين و اخلاق مىداند، بديهى است كه به تقابل با سكولاريسم بپردازد.
از آنجاكه گفتمان انقلاب برپايه سيادت معنويت و دينسالارى است، طبعاً در مسير خود
چالشهايى چون سكولاريسم را پيشرو خواهد داشت. ازسوى ديگر، چون سكولاريسم افزون
بر جنبههاى سياسى و اجتماعى زندگى انسان، بهگونهاى اجتنابناپذير جنبه بنيادى
فرهنگ را نيز دربرمىگيرد، جريان مهندسى فرهنگى در كشور مىبايد لزوم شناسايى
جريانهاى رقيب و متضادى چون سكولاريسم را- كه با هرگونه مرجعيتِ شريعت الهى سر
عناد دارد- سرلوحه برنامهها و سياستهاى خود قرار دهد.
3. نابرابرى اجتماعى
با توجه به برخى دلايل شايد بتوان اذعان نمود كه موضوع نابرابرى
اجتماعى با ابعاد متنوع آن احتمالًا اصلىترين چالش براى اهداف سياسى و فرهنگى
انقلاب اسلامى در روندهاى
[1]. عيوضى، چالشهاى سياسى پيشروى انقلاب
اسلامى، ص 286 و 287.