نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 222
خاصّ خود از سعادت و خير، نوع زيستن خويش را
انتخاب كند.
با توجّه به اين مقدّمه، بايد بررسى كرد كه اسلام چه رسالت و هدفى را
بر دوش حكومت قرار مىدهد. نگاه اسلام به مقوله حكومت چيست و چه جايگاه و رسالتى
براى آن قائل است.
ما اين بررسى را در سه مرحله انجام مىدهيم: نخست نگاه خاصّ اسلام به
حكومت و شأن و جايگاه آن را بررسى مىكنيم، سپس اهداف كلان دولت دينى را از نظر
مىگذرانيم، و سرانجام به وظايف جزئىتر حاكمان جامعه اسلامى اشاره خواهيم كرد.
ماهيّت حكومت از نظر اسلام
در فصل دوم، در باب جايگاه رفيع امامت و زعامت سياسى امّت از نظر
اسلام به تفصيل سخن گفتيم. مراد از بحث ماهيّت حكومت در اينجا، ذكر مجدّد جايگاه
و اهميّت آن نيست، بلكه مىخواهيم بدانيم اسلام چه نگاهى به حكومت دارد و ماهيّت
آن را چه مىداند؟
مراجعه به آيات و روايات، نشان مىدهد كه در بينش ارزشى اسلام، حكومت
و تصدّى مناصب و مقامات دنيوى به خودىخود ارزش و كمال نيست. حكومت، كشيدن بار
امانت و مسؤوليّت است. تحمّل اين بار مسؤوليّت و امانت، نيازمند اهليّت و
برخوردارى از كمالات فردى خاصّى است. به همين دليل، در حاكم جامعه اسلامى، شرايط و
ويژگىهاى خاصّى لحاظ شده است. از نظر اسلام، هرگونه مديريّت و منصب اجتماعى به
ويژه حكومت و امارت، امانت الاهى است و امتياز و ارزش و كمال محسوب نمىشود:
إنّ اللّه يأمركم أن تؤدّوا الأمانات إلى أهلها و إذا حكمتم بين
الناس أن تحكموا بالعدل إنّ اللّه نعمّا يعظكم به إنّ اللّه كان سميعا بصيرا.[1] على عليه السّلام در نامهاى كه به فرمانده سپاه اسلام در
آذربايجان- اشعث بن قيس- مىنگارد، تأكيد مىكند كه حكمرانى و زمامدارى وى در
آنجا لقمه و طعمهاى شيرين براى تمتّع وى نيست، بلكه بار امانتى است كه بايد
پاسخگوى آن باشد و اموال بيت المال در واقع مال