نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 199
اقسام مخالفت
پس از روشن شدن جايگاه رفيع رهبررى و ولايت در نظام سياسى اسلام،
بايد اين نكته را بررسى كرد كه در چه زمينههايى اطاعت و تبعيت از رهبرى لازم است
و در چه مواردى مىتوان با ولى فقيه همراهى نكرد و مخالفت نمود؟ پيش از آن بايد
دانست كه مخالفت بر دو قسم است: الف) مخالفت عملى؛ ب) مخالفت نظرى.
مراد از مخالفت عملى، عصيان و نافرمانى و زير پا نهادن قوانين و
مصوبات و فرمانهاى حكومتى است. كسى كه به مخالفت عملى با يك حكومت مبادرت
مىورزد، در واقع «عصيان مدنى» مىكند و در عمل «عصيان مدنى» مىكند و در عمل با
آمريت و اقتدار سياسى يك حكومت سر ناسازگارى دارد.
مخالفت نظرى از سنخ اعتقاد و پذيرش و رأى و نظر است. كسى كه به برخى
قوانين و تصميمات يك حكومت اعتراض دارد و آنها را نادرست مىداند، امّا با آنها
مخالفت عملى نمىكند، مخالف نظرى محسوب مىشود. او قانونشكنى و عصيان مدنى نكرده
است، بلكه تنها در مقام انديشه و نظر با برخى تصميمات مخالفت كرده است.
امكان مخالفت با ولىّ فقيه
پس از ذكر اين دو نكته مقدّماتى در باب جايگاه منصب رهبرى و ولايت و
انحاى مخالفت، نوبت پاسخ به پرسش اصلى اين درس فرامىرسد: «آيا در نظام ولايى،
تبعيت محض از ولىّ فقيه واجب است يا آنكه مخالفت با او شرعا امكانپذير است؟».
احكام و الزاماتى كه ولىّ فقيه صادر مىكند، همانند فرمانهاى مراجع
صاحب اقتدار در ديگر نظامهاى سياسى از دو ركن تشكيل مىشود: الف) موضوعشناسى؛ ب)
تشخيص حكم و راهحل متناسب با آن موضوع (حكمشناسى). سنجش دقيق اوضاع و شناخت عميق
موضوع، مقدّمهاى ضرورى براى هرگونه تصميم و حكمى است؛ به ويژه در موضوعاتى كه به
مسائل كلان كشور مربوط مىشوند و سهم مؤثر و مستقيمى در سرنوشت مردم دارند؛ مانند
آن دسته مسائلى كه به امنيت ملى كشور و فرهنگ و اقتصاد مربوط مىشود. در اين
نام کتاب : حكومت اسلامى (درسنامه انديشه سياسى اسلام) نویسنده : واعظى، احمد جلد : 1 صفحه : 199