responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني نویسنده : ممدوحى، حسن    جلد : 1  صفحه : 66

اطلاعاتى حكومت مأمونى حركت مى‌دادند و در نيشابور در بين ده‌ها هزار نفر رسما اعلام مى‌كند: «قال اللّه تعالى: كلمة لا اله الّا اللّه حصنى، فمن دخل حصنى آمن من عذابى» و پس از اندكى تأمل فرمود: «امّا بشروطها و انا من شروطها» كه در حصن خدا قرار گرفتن مشروط به اقرار به ولايت آن امام معصوم است.

آن حضرت بدون هيچ‌گونه ترس‌وهراس از دستگاه جبار زمان اعلان مى‌فرمايد كه بدون ولايت او هيچ‌كس در حصن كلمه توحيد نيست و از ولايت خداى خالق عالم خارج و محروم است. آيا اين گونه اظهار حق، با تقيه در نظام حكومت سازگار است؟

هرگز. امير مؤمنان عليه السّلام در خطبه‌اى به همين مسئله اشاره فرموده است:

بارخدايا تو آگاهى آنچه از ما صادر شده نه براى ميل و رغبت در سلطنت و خلافت بوده و نه براى به دست آوردن چيزى از متاع دنيا، بلكه براى اين بود كه آثار دين تو را بازگردانيم و در شهرهاى تو اصلاح و آسايش را برقرار نماييم تا بندگان ستم كشيده‌ات در امن و آسودگى بوده و احكام تو كه ضايع مانده، جارى گردد.[1] از اين فرمايش به خوبى روشن است اگر ولى امر نبود، معارف دينى تعليم داده نمى‌شد و اصلاح، امكان‌پذير نبود و مظلومان در امن نبودند و حدود تعطيل مى‌شد؛ يعنى در صورتى امكان پياده شدن دين اسلام هست كه تشكيل حكومت با ولايت امام معصوم و يا وصىّ و نوّاب آن بزرگواران توأم باشد؛ زيرا ولايت جائران مستلزم نابودى دين است چنان‌كه مى‌بينيم امام حسين عليه السّلام از رسول خدا نقل مى‌كند.

هر كس سلطان جائرى را ببيند كه حرام خدا را حلال مى‌نمايد و عهد خدا را زير پا مى‌گذارد و در ميان مردم با گناه و دشمنى رفتار مى‌كند، و با كردار يا گفتار خود بر او اعتراض نكند، حق خداست كه او را در جايگاه سلطان جائر (جهنم) وارد كند.[2] و نيز امير مؤمنان عليه السّلام مى‌فرمايد:

خداوند واجب گردانيد ايمان را، تا از آلودگى شرك پاك شويد ... و واجب گردانيد


[1] - فيض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبه 131:« اللهم النك تعلم انه لم يكن الذى كان منا منافسة فى سلطان و لا التماس شى‌ء من فضول الحطام و لكن لنردّ المعالم من دينك و نظهر الاصلاح فى بلادك فيؤمن المظلوم من عبادك و تقام المعطلة من حدودك».

[2] - تاريخ طبرى، ج 4، ص 304:« من رأى سلطانا جائرا مستحلا لحرام اللّه ناكثا لعهد اللّه مخالفا لسنة رسول اللّه يعمل فى عباد اللّه بالاثم و العدوان، فلم يغير عليه بفعل و لا قول كان حقا على اللّه ان يدخله مدخله».

نام کتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني نویسنده : ممدوحى، حسن    جلد : 1  صفحه : 66
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست