از نظرگاه روانشناختى دين كاركردها و ثمرات بسيارى براى انسان دارد.
در ميان دانشهاى جديد هيچ يك مانند روانشناسى نقاب از رازهاى شگفت
دين و ديندارى بر نكشيده و لزوم اجتنابناپذير آن را در همين زندگى دنيايى بهطور
ملموس روشن نساخته است. البته بايد توجه داشت كه اساساً روانشناسى در پى تعيين حق
و باطل و به تعبير ديگر «ارزش صدق»[2] دين نيست؛
چرا كه تعيين اين مسئله خارج از توان و كارويژههاى اين دانش است.
افزون بر آن روانشناسى در اين باره نظر به دين خاصى ندارد؛ و چه بسا
در برخورد با پارهاى از اديان كاركردهاى منفىاى نيز مطرح كند. البته انتظار
مىرود كه هر اندازه دينى از حقانيت بيشترى برخوردار باشد كاركردهاى مثبتترى
داشته باشد، لاجرم مىتوان بهترين كاركرد را از بهترين دين انتظار داشت.
آنچه اين دانش پى مىگيرد و در صلاحيت آن است ثمرات و كاركردهاى
روانى دين فارغ از حقانيت و ارزش صدق آن است. پارهاى از كاركردهاى روانشناختى دين
و دينورزى عبارتند از:
1. معنا بخشيدن به حيات؛
از مهمترين كاركردهاى اساسى دين، تبيين معناى زندگى است. هر انسانى
از خود مىپرسد كه زندگى براى چيست؟ درد و رنج و مرگ و ميرها چه معنا دارد؟ و در
مجموع آيا جهان ارزش زيستن دارد يا نه؟
[1] - افزون بر آنچه مىآيد دين تأثيرات مثبتى در
زمينههاى ديگر مانند بهداشت جسمانى دارد.
جهت آگاهى بيشتر بنگريد: محمد حسن
قدردان قراملكى، آيين خاتم، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى
[2] - اين مسئله اساساً مقولهاى معرفتى است، از اين رو
در بحث از كاركردهاى معرفتى دين تحت عنوان« پاسخ به پرسشهاى بنيادين» بررسى
مىشود، ليكن به لحاظ كاركردهاى مهم روانشناختى آن در اينجا نيز به آن اشاره
مىشود
نام کتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ نویسنده : شاكريان، حميدرضا جلد : 1 صفحه : 18