طرح در ميان زنان، كسانى كه از 25 تا 34 سال
دارند، افرادى با تحصيلات دبيرستانى و تا اندازهاى بالاتر، ساكنان شهرهاى
بزرگتر، ساكنان مناطق شمال شرقى و جنوبى و كاتوليكها از همه شديدتر است.
مفهوم اين نظرسنجى
بزرگترين وظيفهاى كه در اين زمان با آن روبهرو هستيم، اين است كه
به جنگ عليه والدين پايان دهيم و شبكهاى مراقبتى را دوباره در هم بتنيم؛ شبكهاى
كه فرصت خواهد داد تا خانوادهها و جامعه خود را بازسازى نماييم. قطعه گمشد بزرگ
آن است كه ببينيم چگونه مىتوانيم اراده سياسى لازم را فراهم نماييم. همچنان كه
اكنون دريافتهايم، جو خصومتآميز ضد والدين در اين كشور خودبهخود به وجود نيامده
است. پدران و مادران اكنون آرايشى از نيروهاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى را
روياروى خود دارند و به همين دليل است كه نتايج نظرسنجى ما تا اين اندازه قوى است.
يافتن سكويى سياسى كه چنين حمايت عميق و وسيعى را در ميان يك گروه ذى نفع 62
ميليون نفرى برانگيزد، گام بسيار مهمى در مسير درست است.
بررسىها به ما يادآور مىشوند كه والدين آمريكايى در زمينه آنچه
مىخواهند، آگاهى كامل دارند، اما فكر نمىكنند هيچ يك از كسانى كه مصدر قدرت
هستند حتى سخنان آنها را بشنوند، چه رسد به آنكه به آنها كمك كنند. بنابراين شايد
وقت آن رسيده باشد كه ايجاد سازمانى ملى براى والدين را مد نظر قرار دهيم؛ سازمانى
كه به پدران و مادران در برابر