نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 88
اسرافكارانه ما، بايد به شيوهاى پرهيزكارانهتر و سالمتر جاى
دهد. به نظر اينها كمونهاى خودمختار و مجامع ادبى، آموزشى، هنرى و ورزشى،
داوطلبانه به مبادله آزادانه كالاها و خدمات بر مبنايى غيرانتفاعى دست خواهند زد.
اقليتى از آنارشيستها نيز تأكيد مىكردند: ماشين دولت را بايد با قيام مسلّحانه
نابود كرد ...
د. جوامع بىدولت
«دولت» پديده نسبتا متأخّرى است كه سابقهاش به قرن شانزدهم
بازمىگردد. دولت با هيئت حاكمه يك قبيله يا يك امپراتورى فرق دارد؛ هرچند كاربرد
آن در اينگونه موارد نيز مرسوم شده است. ازاينرو جوامع بسيارى را مىتوان در ذيل
عنوان مقوله «جامعه بىدولت» قرار داد. جوامع بىدولت به چهار دسته اصلى تقسيم
مىشوند:
1. دسته اوّل شامل انواع گوناگون جماعات «ابتدايى» است كه براساس
قبيله، روابط نسبى، خانواده گسترده و يا تعاون سازمان مىيابند.
2. دسته دوّم شامل سازمانهاى سياسى پيشرفتهترى است كه پيش از
پيدايش دولت وجود داشتند؛ از اين جملهاند شهرهاى يونانى، امپراتورىها و
سازمانهاى سياسى قرون ميانه، دانشمندان از ملاحظه آنها بهعنوان دولت بحق پرهيز
كردهاند.
3. دسته سوم شامل جوامع خيالى؛ يعنى، جوامع بىدولتى است كه در برخى
ايدئولوژىهاى قرن نوزدهم و بيستم- ويژه در آنارشيسم، كمونيسم و ايدئولوژىهاى
اقتدارگريز- مطرح شدهاند. در اينگونه برداشتها دولت عامل اصلى، بدبختى انسان
پنداشته مىشود.[1]
3- 3. كاستىهاى دولت و دولت بايسته
دولت بههرحال پديدهاى مشحون از ارزشها است و نمىتوان آنرا
ناديده گرفت و يا از ميان برداشت؛ بلكه بايد ديد چگونه مىتوان ارزشهاى مطلوب در
حيات اجتماعى را در درون چهارچوبهاى مدنيت- كه همان دولت است- جستوجو كرد.[2]