نام کتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) نویسنده : كارگر، رحيم جلد : 1 صفحه : 103
1- 4. سلطنت خدا يا پادشاهى مسيح
از آنجايى كه در بخشهاى مختلف كتاب مقدّس به «حكومت خدا» اشاراتى
مىشود كه آشكار مىسازد- برخلاف نظر محقّقان كليسا- دولتى كه عيسى در آن چون
داوود، سلطنت كند، موردنظر نبوده است. اصولا نام پادشاهى خداوند هم، مفهوم مورد
نظر نويسندگان انجيلها را نمىرساند. در بسيارى از اشارات از زبان عيسى به جاى
حكومت خدا، دولت پدرم ذكر مىشود. او در صحنه شام «فصح» به شاگردانش مىگويد: «من
ديگر از اين محصول انگور نخواهم نوشيد تا روزى كه آنرا تازه با شما در ملكوت پدرم
بنوشم».[1]
عيسى هرگز نمىگويد من آمدهام سلطنت پسر انسان را مژده دهم و يا
پادشاهى مسيح را اعلام كنم؛ بلكه تأكيد مىكند: من فرستاده شدهام تا حكومت خداوند
را (قلمرو دولت پدرم را) مژده دهم: «عيسى به آنان گفت: لازم است كه به شهرهاى ديگر
نيز بروم و مژده فرا رسيدن ملكوت خدا را به مردم اعلام كنم؛ زيرا براى همين منظور
فرستاده شدهام».[2] در اينجا
به صراحت تأكيد مىشود كه عيسى، فرستاده خدا است و قلمرو حكومت متعلق به پدر او يا
پدر همه انسانهاى خوب است. در انجيل متى آمده است:
«عيسى به تمام شهرها و دهات آن منطقه رفته، در عبادتگاههاى يهود
تعليم مىداد و برقرارى ملكوت خداوند را به مردم اعلام مىكرد».[3]
پس وظيفه او تنها ابلاغ پيام بود: «عيسى فرمود: بايد به شهرهاى ديگر
هم بروم تا به اهالى آنجا نيز پيغامم را برسانم؛ چون به خاطر همين به اينجا
آمدهام».[4]
مأموريت او چنين بود: «در آن زمان، انسانهاى نيك در ملكوت پدرم خدا،
همچون