responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى‌، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 50

كه حاكميت واژهاى صرفاً مربوط به حقوق عمومى است و نه حقوق بين‌الملل و اگرهم در حقوق بين‌الملل كاربرد دارد، از روى تسامح است.[1]

يكى از عمده‌ترين مسائل مرتبط با حاكميت، مبانى مشروعيت حاكميت است كه در هر جامعه و در هر دوره، متفاوت است. به‌واقع حكومت‌ها براى استمرار حاكميت خود منابع مختلف مشروعيت را مى‌جويند كه از مشروعيت الاهى تا فردى و طبقاتى را دربرمى‌گيرد.[2]

بشر همواره شاهد انواع گونه‌گونى از اعمال حاكميت‌ها بوده كه در بسيارى از آنها صرفاً يك نفر و يا يك گروه و طبقه در رأس جامعه قرار مى‌گرفته كه بر ديگر افراد جامعه فرمان مى‌رانده است. در برخى ديگر از حكومت‌ها اعمال قدرت و تصميم‌گيرى در سطح كلان جامعه، منحصر به خاندان حاكم و ابواب جمعى وى بوده است و پاره‌اى نيز مدعى بوده‌اند كه مشروعيت حاكميت‌شان جنبه ماورايى داشته و به همين‌رو اينان نسبت به هيچ كس يا گروهى پاسخگو نيستند.[3] اما به‌جز اين روش‌ها- كه امروزه در بيشتر نقاط جهان ديده مى‌شود- آنچه مقبول عام قرار گرفته، روش دموكراسى است.[4] در اين روش، نحوه حكومت اين‌گونه است كه تمامى افراد جامعه حق دارند در روند تصميم‌گيرى و سياست‌گذارى جامعه شركت كنند كه در بيشتر مواقع اين كار توسط نمايندگان منتخب آنها صورت مى‌پذيرد. البته خود مفهوم دموكراسى نيز درطول تاريخ دچار تغيير و تحولات بسيارى شده است.


[1]. عبدالرحمن عالم، بنيادهاى علم سياست، ص 244.

[2]. براى آشنايى با نظريات مشروعيت حاكميت بنگريد به: ناصر كاتوزيان، مبانى حقوق عمومى، ص 218- 211.

[3]. جين همپتن، فلسفه سياسى، ص 33- 27؛ محمد هاشمى، حقوق اساسى جمهورى اسلامى ايران، ج 2، ص 3 و 4.

[4]. برخى انديشمندان همچون فوكوياما مدل ليبرال دموكراسى در حاكميت را به‌مثابه پايان تاريخ در نظر گرفته‌اند. فوكوياما براساس فهم و تفسيرى خاص از ديالكتيك ارباب و برده در فلسفه تاريخ هگل، مدعى گشت كه ليبرال دموكراسى- به‌عنوان پيچيده‌ترين و تكامل‌يافته‌ترين صورت‌بندى اجتماعى و سياسى و آخرين حد از تعالى و پيشرفت بشرى- سرنوشت محتوم بشرى و افق قاطع تاريخى را ترسيم مى‌كند؛ آن‌گونه كه تمامى رقبايش از نظام‌هاى مطلقه سلطنتى و كليسايى گرفته تا ديكتاتورى‌هاى توتاليتر فاشيستى و كمونيستى، در برابر آن در قرن بيستم دچار شكست شدند و بدين‌ترتيب موقعيت ليبرال دموكراسى به‌عنوان مدل متعارف حاكميت، بيش از پيش تثبيت گرديد. ناگفته نماند تحولات سال‌هاى اخير سبب شد كه فوكوياما در اين زمينه تجديد نظر كند. نقدهاى وارد بر ليبرال دموكراسى را در اين آثار بيابيد: اندرو لوين، طرح و نقد نظريه ليبرال دموكراسى؛ آنتونى آربلاستر، ظهور و سقوط ليبراليسم غرب؛ كرافوردبراف مك‌فرسون، زندگى و زمانه دموكراسى ليبرال.

نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى‌، محمد رضا    جلد : 1  صفحه : 50
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست