نام کتاب : اوضاع سياسى اجتماعى و فرهنگى شيعه در غيبت صغرى نویسنده : حسين زاده شانه چى، حسن جلد : 1 صفحه : 195
داشتند كه امام عسكرى عليه السّلام بدون
وصيت به كسى درگذشته است، بنابراين ترديدى نيست كه او مهدى موعود و همان كسى است
كه قيام خواهد كرد تا زمين را پر از عدل و داد كند.[1]
گروه ديگر، واقفيه لا ادريه بودند و تصور مىكردند كه امام يازدهم عليه السّلام
رحلت كرده و از دنيا رفته است؛ ولى باتوجه به اينكه زمين نمىتواند از حجت خدا
خالى باشد، بايد جانشينى داشته باشد، هرچند مطمئن نبودند كه جانشين او كيست.
بنابراين در امامت آن حضرت توقف كردند و مصمم شدند تا زمان روشن نشدن اين امر تصميمى
نگيرند.[2]
2. جعفريه:
اين گروه عقيده داشتند كه پس از امام عسكرى عليه السّلام برادرش
جعفر، كه از وى جوانتر بود، به امامت رسيد.[3]
با اين حال پيروان اين عقيده، كه همانند واقفيه از وصايت امام عسكرى عليه السّلام
به فرزندش بىاطلاع بودند، در چگونگى انتقال امامت به جعفر اختلاف داشتند و به
چهار دسته تقسيم شدند.
گروهى از اينان معتقد بودند كه امام عسكرى عليه السّلام پسرى نداشت
تا امامت به او برسد، لذا برادرش جعفر پس از او امام است. آنها در اين باب، به
همان اقوال فطحيه درباره امامت عبد اللّه افطح، فرزند امام صادق عليه السّلام تمسك
مىجستند و حتى خود نيز به امامت عبد اللّه افطح قائل و معتقد به سيزده امام بودند
كه جعفر سيزدهمين آنها محسوب مىشد.[4] گروه ديگر
عقيده داشتند كه امام دهم، جعفر را براساس اصل بدا به جانشينى معرفى كرده است امرى
كه معتقد بودند درباره اسماعيل پسر ارشد امام صادق عليه السّلام نيز واقع شد.
آنها باور داشتند كه اراده الهى به