بر اين اساس ايشان معتقد است دلايل عقلى و نقلى، بر ضرورت برپايى
نظام سياسى در دوران غيبت گواهى مىدهند و خداوند نيز با تعيين فقهاى عادل-
بهعنوان حاكمان مشروع- بر اين ضرورت عقلى صحه نهاده است.
براين بنياد، مبانى كلامى امام در ديدگاه سياسى ايشان تأثيرى بسيار
دارد؛ آنسان كه بدون توجه بهآن، امكان تبيين دقيق انديشه سياسى وى ممكن نيست.
امامخمينى يكى از عوامل مهم اثرگذار در انديشه سياسى ايشان است؛ تا
آنجا كه بدون شناخت اين مبانى نمىتوان انديشه سياسى امام را بهنيكى دريافت. فقه
سياسى و انديشه سياسى امامخمينى مبتنى بر نگرش فقهى و اصولى ايشان مىباشد كه
متأثر از ديدگاه عقلگرايانه اصوليون است.
شايان ذكر است از همان آغاز، فقهاى شيعه به دو گروه اخبارى و اصولى
تقسيم شدند. در حالى كه اصوليان بر حجيت عقل پاىمىفشردند، از اينسو اخباريان
ملازمه عقل و شرع را مردود دانسته، بر استنباطى متصلب از احكام اسلام- كه هيچگونه
انعطافى متناسب با زمان و مكان نداشت- تأكيد مىورزيدند. از سوى ديگر، اصوليان خود
نيز به نحلههاى مختلفى تقسيم مىشدند و درخصوص حدود توانايىهاى عقل، جايگاه عرف،
اهميت ظن و همچنين نقش زمان و مكان در استنباط احكام شرعى، اختلافنظرهايى داشتند؛
اختلافاتى كه موجب برخوردهاى متفاوت آنها با موضوعات سياسى و اجتماعى مىشد.
امامخمينى يكى از فقهاى اصولى شيعه است كه مبانى اصولى وى، بر استنباطهاى
فقهى، چگونگى مواجهه ايشان با وقايع مستحدثه (جديد) و همچنين بر انديشه سياسى
ايشان تأثيرى بسزا دارد. براى شناخت انديشه سياسى امام مىبايد به اختصار با
ديدگاه اصوليان شيعه آشنا گرديد.