نام کتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) نویسنده : فوزى، يحيى جلد : 1 صفحه : 36
گسترش نفوذ اروپاييان در جهان سوم است و از آنجا كه آنها به
نيكى دريافتهاند كه فرهنگ دينى و علماى مذهبى مهمترين مانع نفوذ آنها به اين
كشورهاست، حذف مذهب و روحانيت را در اولويت قرار دادهاند. از نگاه امامخمينى:
قبل از رضاخان آنها اين هدف را نتوانستهاند از طرق معمولى و با
آرامش دنبال كنند. بنابراين با روى كارآوردن رضاخان و حمايت از وى و تحت فشار
اجبار و سرنيزه، اين كار را عملى كردند و مردم را از طرفى با تبليغات و
كاريكاتورهاى روزنامهها و از طرفى با فشارهاى سخت به روحانيون و خفه كردن آنها در
تمام كشور، از طرفى شايع كردن اسباب عشرت و ساز و نواز و سرگرم كردن مردم به كشف
حجاب و كلاه لگنى و مجالس سينما و تئاتر و بال و آن چيزهايى كه مىدانيد و گول زدن
آنها- را به اينكه اينگونه بازىها تمدن و تعالى كشور هستند و دينداران مانع از
آن هستند- سعى در دلسردى مردم از روحانيون و حذف دين از زندگى مردم داشتند.[1]
به نظر امام، مهمترين تأثير مخرب اقدامات رضاشاه، ترويج انديشه
جدايى دين از سياست و بىتوجهى نسبت به امور سياسى بود. به گفته امام:
نقشه ديگرى كه قبلًا كشيده بودند و در عرض همين نابودى [روحانيت] هم
بوده و توسعهاش دادند، [اين بود] كه آن قدر راجع به اين معنى كه «آخوند را به
سياست چه؟» ترويج كرده بودند كه علما هم- بسيارى از آنها- باور كرده بودند و اگر
يك كلمه [درباره سياست] گفته مىشد، مىگفت: «اين سياست است و به ما ربطى ندارد.»
اگر يك ملايى دخالت مىكَرد به يك امرى كه مربوط به جامعه بود؛ مربوط به گرفتارى
مردم بود- [مثلًا] مىخواست يك وقت با دولتى ... طرف بشود- ساير آقايان كه باورشان
آمده بود كه نبايد در سياست دخالت كرد، او را بهعنوان «آخوند سياسى» از خودشان
نمىدانستند. [به اعتقاد آنها] وظيفه آخوند اين بود كه از منزل بيايد به مسجد و
... اگر مىرود منبر، مسئله ... و اخلاق بگويد. يك كلمه راجع به گرفتارىهاى جامعه
نبايد بگويد. يعنى خودشان اين طور تربيت شده بودند و تبليغات، اين طور در مغزهاى
آنان اثر كرده بود.[2]
ايشان مىافزايد:
وقتى شعار جدايى دين از سياست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان،
غرق شدن در احكام فردى و عبادى شد و قهراً فقيه هم مجاز نبود كه از اين دايره و
حصار بيرون