نام کتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) نویسنده : فوزى، يحيى جلد : 1 صفحه : 107
وى مىافزايد:
اگر ما مسلمانان كارى جز نماز خواندن و دعا و ذكر گفتن نداشته باشيم،
استعمارگران و دولتهاى جائرِ متحد آنها هيچ كارى به ما ندارند. شما برو هر قدر
مىخواهى اذان بگو، نماز بخوان؛ بيايند هرچه داريم ببرند، حوالهشان با خدا! لا
حول و لاقوه الا بالله! وقتى كه مُرديم، ان شاءالله به ما اجر مىدهند! اگر منطق
ما اين باشد، آنها كارى به ما ندارند. آن مردك [/ نظامى انگليسى در زمان اشغال
عراق] پرسيد اين كه در بالاى مأذنه دارد اذان مىگويد، به سياست انگلستان ضرر
دارد؟ گفتند: نه. گفت: بگذار هرچه مىخواهد، بگويد! اگر شما به سياست استعمارگران
كارى نداشته باشيد و اسلام را همين احكامى كه هميشه فقط از آن بحث مىكنيد، بدانيد
و هرگز از آن تخطى نكنيد، به شما كارى ندارند. شما هرچه مىخواهيد، نماز بخوانيد.
آنها نفت شما را مىخواهند؛ به نماز شما چه كار دارند؟![1]
2. حكومتهاى وابسته و غربزدگان:
به گفته امامخمينى، استعمارگران مىكوشيدند تا مقاصد خويش را از
زبان غربزدگان بومى اعلام و القا كنند. امام بدين موضوع اينگونه توجه مىنمود:
چپاولگران حيلهگر كوشش كردند به دست عمالِ بهاصطلاح روشنفكر خود،
اسلام را همچون مسيحيت منحرف به انزوا كشانند. با روزنامه و تبليغات- كه از قفقاز
و كلكته و مصر و ديگر بلاد شروع شد و به ايران نيز نفوذ پيدا كرد- به اين كار
مشغول شدند و براى سرعت عمل، از برخى ديكتاتورها براى اين منظور استفاده كردند و
آن كس كه با تمام مقاصد آنها همراه شد، رضاخان بود و پيش از او نيز آتاترك بود كه
نقشههاى آنها را به طور اجبار و [با] سرنيزه عملى كردند.[2]
امام مىافزايد:
آنان عقايد دينى را كهنهپرستى و ارتجاع ناميدند و با سادهلوحى هرچه
را كه نام تجدد بر آن بود، پذيرفتند و كتابهاى متعددى عليه دين منتشر كردند؛
مدارس دينى را بستند؛ چند روحانى را وادار كردند تا با نوشتن كتابهايى تحت عنوان
اصلاحات دينى، نگرشى فردگرايانه و غيراجتماعى از دين را ترويج كنند.[3]