نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 92
خالد بن عبد اللّه قسرى نيز- كه تنها مىخواست در مقابل
جبهههاى اموى و عبّاسى و هاشمى، جبههى يمنى را قوّت بخشد و بدان چهره و اعتبار
سياسى دهد- سهيم بوده است. 9 حال آنكه به نقل ابو الفرج اصفهانى در «الأغانى»،
كميت در محاجّههاى شعرى، بيشتر به زبان همان عصر و به حربههاى همان زمان متوسل
مىشده است. چون شاعرى از يمن، هاشميان را هجو مىكند، براى كميت بهتر از آنچه
بود تا همان هجويه را قاطعانه با همان شيوهى معمول زمان پاسخ گويد، و هم حسّاسيت
خاص بنى اميه و يمينان را نسبت به خود برنينگيزد. براى شاعرى چون او كه خائفا
مترقّبا مىزيسته، بهترين شيوهى مبارزه، انتخاب همين روش بوده است. اين است
موضوع، نه آنكه دكتر داود سلّوم گفته است.
ارتباط او با رهبرى انقلاب، امام سجّاد (ع)، امام باقر (ع)، امام
صادق (ع)، و همكارى مداوم او با انقلابيون، چون زيد بن على و فرزندش در سه جبههى
سياسى، نظامى و عقيدتى، زندگىاش را از حوصلهى يك حيات معمولى خارج كرده بود.
بههمين علت يا شبانگاهان- دور از چشم دشمن- در مدينه با امام (ع) بود، و يا در
راه نشر پيام انقلاب، و يا در زندان، و يا در نبرد فكرى با جناحهاى رقيب مدّعى
رهبرى امّت، و يا سرانجام با اشاره و رمز (اخرج معنا يا أعيمش) 10 به سوى جبههى
نبرد فراخوانده مىشد. اگرچه موفق نشد پاى در ميدان نبرد نهد و با زيد بن على
همگام مبارزه كند.
ارتباط شاعر با رهبرى انقلاب
مورّخان نوشتهاند: در ايام تشريق، كميت بر امام صادق (ع) وارد شد و
گفت، فدايت شوم، شعرى در قدردانى از شما آل محمّد (ص) گفتهام، اگر اجازه فرماييد
در محضرتان قرائت كنم. امام فرمود: كميت در اين روزهاى خاص خدا را به ياد آر. كميت
دوباره سؤال را تكرار كرد، سرانجام امام اجازهى قرائت داد و خانواده را براى
استماع گرد آورد. چون كميت شعر برخواند، خانوادهى امام به گريه افتادند، و امام
دستان نيايش به آسمان برداشت و چنين گفت:
ألّلهم اغفر للكميت
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 92