نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 249
مىجنگيد. دفتر شهادت و تاريخ مردان فداكار، به نام عمرو افتخار
مىكند. سيّد در لهوف مىنويسد، تا او (عمرو) در اثر زخمهاى زياد از پاى درنيامد،
گزندى به امام حسين (ع) نرسيد. او تيرها را با دست و شمشيرها را با جان مىگرفت،
آنگاه روى به آن حضرت كرد و گفت: اى فرزند رسول، آيا به آنچه در عهدهى من بود وفا
كردم حضرت فرمود: «نعم و أنت أمامي في الجنّة» آرى و تو در بهشت در پيشروى من
خواهى بود، سلام مرا به رسول خدا (ص) برسان و بگو حسين تو هم اكنون مىرسد.
(ر. ك: لهوف، سيّد بن طاووس. سرمايهى سخن، آيتى).
48- حبيب بن مظهّر اسدى
وى از اصحاب رسول خدا (ص) است و در جنگهاى جمل و صفّين و نهروان
همراه امام على (ع) بود. حبيب از كسانى بود كه به امام حسين (ع) نامه نوشت و آنگاه
كه مسلم به كوفه آمد و در خانهى مختار بن ابى عبيد ثقفى منزل گزيد. دو تن در آن
مجلس سخن گفتند، يكى از آندو حبيب بن مظهر بود. پس از دستگيرى مسلم، حبيب و مسلم
بن عوسجه از كوفه فرار كردند و خود را به اردوى امام رساندند. حبيب با اجازهى
امام، براى دعوت از قبيلهى بنى اسد، به سوى آنها رفت. عدهاى به او لبيك گفتند،
ولى سپاه ابن سعد از آمدن آنها به كربلاء جلوگيرى كرد. حبيب، روز عاشورا فرمانده
ميسره بود و پس از جنگ قهرمانانهاى در روز عاشوراى سال 61 هجرى به شهادت رسيد. به
روايت طبرى، شهادت حبيب، امام حسين (ع) را درهم شكست و در آن حال فرمود: در راه
خدا از خود و ياوران فداكار خود گذشتم، و نيز فرمود: آفرين بر توى اى حبيب!
بزرگوار مردى بودى كه در يك شب قرآن را ختم مىنمودى.
(ر. ك: طبرى. سرمايهى سخن).
49- سعيد بن عبد اللّه حنفى
سعيد بن عبد اللّه از بزرگان شيعه بود و به گفتهى سماوى در «ابصار
العين» او حامل نامهى شبث بن ربعى و عمرو بن حجّاج و محمّد بن عمير، بود. با
نامهى امام حسين (ع)، پيش
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 249