نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 247
داستان پسر هند
مگر نشنيدى
كه از او و سهكس
او به پيمبر چه رسيد
پدر او، در دندان
پيمبر بشكست
مادر او، جگر عمّ
پيمبر بمكيد
او به ناحق، حق
داماد پيمبر بستد
پسر او سر فرزند
پيمبر ببريد
بر چنين قوم تو
لعنت نكنى ننگت باد
لعن اللّه يزيدا
و على آل يزيد
(ر. ك: تتمّة المنتهى. شرح نهج البلاغه، ابن
ابى الحديد. و كتب تاريخى).
44- هانىء بن عروة مرادى
او و پدرش از ياران امام على (ع) بودند و در جنگهاى جمل و صفّين و
نهروان با آن حضرت شركت كردند. هانى، در زمان امارت عبيد اللّه بن زياد در كوفه به
خاطر حمايت از امام حسين (ع) و پناه دادن و حمايت كردن از مسلم بن عقيل نمايندهى
امام در كوفه، در سن 90 سالگى به شهادت رسيد.
45- مسلم بن عقيل
مسلم بن عقيل بن ابى طالب، پسرعموى امام حسين (ع) و نخستين نمايندهى
او در كوفه است. امام در نامهاى كه در جواب نامهى شيعيان كوفه ارسال فرمودهاند،
از مسلم چنين ياد مىكنند:
«و انّي باعث إليكم أخي و ابن عمّي و ثقتي من اهل بيتي مسلم بن
عقيل».
مسلم به فرمان امام با قيس بن مسهر و عمّارة بن عبد اللّه و عبد
الرّحمن بن عبد اللّه ارحبى به كوفه آمدند. هنگام ورود مسلم به كوفه، امير كوفه
نعمان بن بشير انصارى بود. يزيد چون از رفتن مسلم به كوفه آگاه شد، نعمان را معزول
و ابن زياد را به جاى او نصب كرد.
مسلم به خانهى هانىء بن عروة رفت و ابن زياد به وسيلهى غلام خود
معقل محلّ مسلم را بشناخت و هانىء را دستگير و شكنجه كرد و به زندان فرستاد. حضرت
مسلم چون از اين امر آگاه شد، خروج كرد، و پس از رشادت بىمانندى كه در كوفه از آن
جناب سرزد، دستگير شد و به دست ابن زياد، به شهادت رسيد.
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 247